امروز عصر یکم سردرد داشتم کسل بودم خابیدم یه یک ساعتی بعد بیدار شدم هنوز سردرد بود رفتم حمام اخراش ک خاستم بیام بیرون دمپایی رو فرشی نبود صدا مامانم زدم گفتم دمپایی بیاره همون لحظه حالت تهوع و سرگیجه وحشتناکی گرفتم و از هوش رفتم بعد نمیدونم چقد وقت تو بغل مامان و بابام وسط حموم بهوش اومدم . مامانم گفت همون لحظه برات دمپایی اوردم ک تو عقب عقب رفتی خوردی زمین افتادی ب لرزیدن و سیاهی چشماتم رفت بالا .. سرم خورده بود به یه شیشه خیلی محکم گوشه حموم شیشه ترکیده بود موهام پر شیشه شده بود .. بعد حموم بابام هم فشارمو گرفت هم قندمو که دوتاش اکی بود .. کسی تاحالا اینطوری شده ؟ چم شده من ؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منم ب شکل عجیبییییی مقاومم یبار ضربانم رو ۱۶۰ _ ۱۷۰ بود و فشار فوق العاده بالا اورژانس اومد ا ...
خخخ من میگرن دارم البته ادواریه یه بار ناجور سر درد گرفتم کارم به دکتر کشید بعد مامانم یه روحیه داره وقتی ببینه مریضیم با بگو بخند حالمون خوب میکنه. اینقدر تو مطب دکتر خندیدم که دکتر میگفت بلند شو خودت لوس نکن 🤣🤣🤣🤣گفتم به خدا سرم داره منفجر میشه😅😅😅😅😅الهی دورت بگردم مامانمممم