بچه ها من با يه پسري پارسال شب عاشورا اشنا شدم...
پليس ميخواست منو دوستامو بگيره و ايشون مارو نجات داد و مخ منم زد..
بعدا ك رابطمون قوي شد
فهميدم خودشم پليسه تو يگان ويژه اس و سرگرده ٢٩سالشه
خلاصه رابطمون خوب بود ي شب گوشيمو گرفت چك كنه يهو ديد من جواب دايركتامو دادم اخه فالوورام بالاس....
و خيليييي بد باهام شد
من زياد اولا جديش نميگرفتم و كلي پيگيرم بود
تا اين ك يهو رابطمون سرد شد و از ٣ماه پيش باز صميمي شديم و برگشتيم بهم ..حالا ك رفت و امدمون زياد شد و من پيگيرش شدم اذيتم ميكنه ميگه اونموقع ك من دنبالت بودم كجا بودي
ببينيد خيلييي دوسش دارم بيش از حد
وقتي ك پيششم دلم ميخواد فقط نگاش كنم
از بس جذابه... خيلي اقاعه هيچي كم نداره بيش از حد دوسش دارم اما اذيتم ميكنه نه ميزارع برم نه باز رابطمونو خوب ميكنه وقتي ميرم پيشش خوبه اما باز فردا همون آشه و همون كاسه بنظرتون چيكار كنم مث قبل شه😔البته فهميدم درجه گرفته و سرهنگ شده دوستش ميگه شايد بخاطر كارشه ك سرش شلوغه...