😂 با قیچی که خودشون دادن دستم!
مادرشوهرم سر قضیه خرید زمین کارشکنی کرد! خونه قدیمیشونو فروخته بود پدرشوهرم، مادرشوهرمم چکو که میبینه جررررر میده😐 زمین از دستمون میپره😕
بعد یه مدت خواستیم خونه بخریم پدرشوهرم نمیخواست! میگفت خودم میسازم ولی فقط حرفش بود و میدونستم حداقل تا ۲سال ساخته نمیشه از طرفی بابامم تا نرم خونه بهم جهاز نمیده۰😐 قیمتام داشت میرفت بالا. پدرشوهرم ی خونه نشونم داد ۳۰سال ساخت! چون نپسندیدم لج کرد!! و پولی ام که کنار گذاشته بود گفت هیچ پولی ندارم، بقیه راضی نبستن و..
خیلی اتفاقا افتاد. خواست خرم کنه قرار گذاشت میاد دنبالم منم از این وضع خسته شده بودم. تحت فشار بودم. طولش دادم تا بیاد تو خونه بابام و بعد سر حرف ک شروع شد هرچی بود گفتم و آخر سر قهر کردم.
خونه خریدیم. ی روز اومدم سرکشی دیدم مادرشوهر پدرشوهر فرصت طلب اومدن اونجا! منم تا دیدمشون از راهی ک اومدم برگشتم و قایم شدم. بهم زنگ زد گذاستمش تو بلک لیست. ی روزم اومد دم خونه من درشو به بهونه حموم بودن باز نکردم. یکی دوبار اومد و من سنگین رفتار کردم تا دیگه نیومد😒 من نخواستم خودشون خواستن.