تنها بودم و اینکه همیشه ازم انتظار داشتن بهترین باشم و اینا باعث شد همیشه اضطراب داشته باشم. مخصوصا چون خیلی احساساتی بودم تنها بودنم باعث شد افسرده بشم. من خیلی اروم بودم و گوشهگیر. ورجه وورجه نداشتم و طبق ملاک بیست سال پیش یه بچهی مودب بودم😑
گفتی کنکور من سر این کنکور پدرم دراومد. سر درس پدرم دراومد. حالا بعضیا میگن اونی که میخونه استرس نداره ولی چرت و پرته. من امتحانات نهایی جزو بهترینهای شهر بودم و همهی نمراتم بالای ۱۹ بود ولی تمام امتحانات رو با استفراغ گذروندم