بچه ها کارشون داره به طلاق میکشه
چطور قانعشون کنیم
دوستم با شوهرش میخواستن برن خونه مادرشوهرش
بعد دوستم داشبورد ماشین رو باز میکنه میبینه یه دونه پشمک حاج عبدالله تو داشبورده
ورمیداره بخوره
شوهرش میکه اینو برای ابجیم نگه داشتم
دوست منم قهر میکنه
دعوا میکنه
که تو میگی پشمک نخور مال ابجیمه
بعدم وسط راه اینقدر دعواشون شدید میشه میبرش خونه بابا دوستم
دیگه هم دتبالش نرفته
دوستم انقدر گریه کردمامانش زنگ زد به من گفت بیا اینو اروم کن