سلام خواهرای نی نی سایتی عزیزای دلم اول به کمک خدا بعدش به مشورت هاتون نیازدارم شدید...سرمسائلی باشوهرم به مشکل خوردم یک ماه وچندروزه قهریم اومدم خونه بابام البته گفت برو شوهرم ماموراومدصورت جلسه کرد منم اومدم خونه بابام اولش که فقط شوهرم فقط پیام میداد فقط طلاق بعدش پیام میداد دوستت دارم دلم تنگ شده اصلن نمیگفت بیا چن روزپیش میگفت تعهدبده بیا خیلی پرروعه سه روزپیشم زنگ زد گفت میخوام بیام دنبالت هرشرایطی گذاشتم گفت چشم صبحش زنگ زد گفت فکراموکردم شرایطی که دیشب قبول کردم درست نیست من نمیتونم کولی بدم منم گفتم حرفاموزدم بااون شرایط تونستی بیاحرفی نمونده البته ناگفته نمونه شوهرم رفته دهاتشون خانوادش حسابی دارن یادش میدن پریشب زنگ زد سه بارجواب ندادم پیام دادنوبت منم میرسه جوابتونمیدم پشیمون میشی دیگم نه زنگ زد نه پیام داد به نظرتون چیکارکنم خیلی حالم بده من شوهرمودوست دارم نمیخوام جدابشم میخوام درستش کنم درست بیاددنبالم راستی عدم تمکین هم زده بود یباررفتیم دادگاه چیکارکنم خواهش میکنم کمک کنن اونا که تجربع دارن
همین روشتو ادامه بده
با خودش باید صحبت کنی گلم بهش بگی زندگیتو دوس داری دوسش داری.ولی قرار بدارید برید بیرون با هم صحبت کنید کدورتها برطرف بشه
خب چرا دعوا کردی .چرا خونتو ترک کردی
کاش یه خرده مدارا میکردی بهش پیام بده معذرت خواهی کن
من تجربه دارم
رفتی دادگاه بگو فلان اخلاق رو داره اینطوری اونطوریه
بیاد تعهد بده من برمیگردم(بستگی به قاضی داره شاید بگه تعهدی در کار نیس)
بگو شوهرم رو دوست دارم و حاضر به تمکینم
زندگی با لج و لجبازی درست نمیشه هردو کوتاه بیاید برید سر خونه زندگیتون فعلا یکم تحمل کن پیام داد کوتاه بیا البته من مشکلتون نمیدونم خودت بهتر میدونی
ترک خونه اصصصصصلا درست نیست.اینجوری چیزی درست نمیشه...
اول باید دید دقیقا مشکلتون چی هست؟
چرا کارتون به شکایت و دادگاه کشیده؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
