خواهر شوهرم ومادرشوهرم اون روز بهم گفتن که خونه بابات خیلی بهم ریخته س و خیلی خرت وپرت دارن چند دفعه قبلام همین تیکه رو انداختن منم خیلی ناراحت شدم خواهر شوهرم زن داییم میشه منم به مامانم گفتم که اینجور شده دیگه واقعا ناراحت شدم مامانمم گفت میخام بهش زنگ بزنم ببینم هرکی میره خونه یکی سرک میکشه تو وسیله هاش وشما تمیز بودنو از ما یادگرفتید...حالا من با اینکه میدونم واثعا حقشونه مامانم بهشون بگه چون چند باره گفتن ولی بازم دلم نمیاد ناراحتشون کنم چرا آخه دل من اینجوره لعنتی حاضرم خودم ناراحت بشم ولی کسی ازم ناراحت نشه😔
به نظر من درست نیس زنگ بزنه مامانت
خودت حرفت رو بزن. اگر مامانت بگه . میشی بچه ننه خبرجین.
به نظر من خودت باید همون موقع که تیکه میندازن یک جواب مودبانه و خوب بدی که هم خالی بشی هم اونا متوجه حرفشون بشن، اینکه مادرتون تماس بگیرن خیلی صورت خوشی نداره و از روی هم میفتن
بذار بگه جمع کنن خودشونو منم منتظرم موقعیتش جور شه یکی از اقوامو بشورم پهن کنم😕🤣
تو میگفنی والا من خودم جایی میرم دقت نمیکنم ببینم کی چی داره
من دوسه بار گفتم
نگفتن بده هاااا مثلا از فلامی حرف زده ک اینجوریه اینو داشت اونو نداست ولی من گفتم ک حواسشون باشه
اگه باز تکرار کردن بگو به خودشون این موضوعو بگین. ربطی به من نداره.
حالا بخاطر یه حرف خون به پا نکن
مادرشوهرمنم خونشون از ما بالاتره ما پایین شهریم اونا تقریبا بالاشهرن اون روز گفتم همسایمون اذیت میکنه برگشت گفت اخه مردم اوجا زیاد فرهنگ ندارن
منم به هیچ جام حساب نکردم چون نخواستم نقطه ضعف بگیره دوباره از این حرفا تکرار کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
