2777
2789
عنوان

هر روز خواهر و برادرای متاهلم خونمونن... هر روز.... خسته شدم دیگه

| مشاهده متن کامل بحث + 3179 بازدید | 143 پست

عزیزم  سخت نگیر شما هم برو پیششوو خوش بگذرون مگه نمیگین همیشه اونجا مهمونن پس یعنی مادرتون همیشه اشپزی میکنه دیگه اون هفته ای دوسه وعده هم که همه حاضری میزارن سر سفره اونا هم به غیر خونه مادرشون دیگه کجا برن مطمئن باش اگه نیاین مادرتون غصه میخوره همه مامانا ارزوشونه بچه هاشون بعد ازدواج هم به یاد پدر و مادروش باشن و مرتب سر بزنن 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حق داری کسی که ازدواج کرده یعنی مستقل شده نه که ینفر بره وچندنفری بیاد خونه بابا تلپ شه هرچیزی حد ...

یکی از دلایل زیاده روی اینه که یه وقت نخوای بری خونشون😒تند تند میان که وقت نکنی بری خونشون

دنیا جای خوبی میشه   وقتی آدم های فهمیده کار بد دیگران رو تذکر بدن.اگر عمقی نگاه کنیم میبینیم مقصر این همه ظلم و بدبختی و فقر و جنگ فقط آدم بد ها نیستن بلکه اتفاقا آدم خوب هایی که بدی رو دیدن و سکوت کردن باعث و بانی اصلی مشکلات دنیا هستن. بیاید از این به بعد خودمونو مسئول تر بدونیم و با ایمان پیدا کردن به نقش خودمون توی زیبا شدن دنیا و با تلاش خودمون اوضاع رو بهتر کنیم.                   سکوت در برابر ظالمان، مشارکت با آنان است.(آیه ۱۶۵ سوره اعراف)                                                             امام جواد(ع):هر کار زشتی را تحسین و تأیید کند،در آن کار شریک است.
توقعت زیاده  خونه پدر مادرشون  امید دارن ، دوست دارن  وقتی پدر و مادرت هم دوست دارن & ...

به نکته خوبی اشاره کردی! نازم که خریدار نداره هیچی.  مردن و زنده بودنمم براشون فرقی نداره. وقتی هستن یه لقمه غذا ام برا من با منته. وقتی نیستنم غذا اصلا موجود نیست. بعد رفتنشونم همش جنگ اعصابه. بخدا حرفم نه گشنگیه نه رفت و آمدشون. تمام حرفم فرقیه که مادر و پدرم (بیشتر مادرم) بین بچه هاش میزاره.  لاقل نمک رو زخم نباشید

رمانهای مورد علاقه م: منِ او، ارمیا، جانستان کابلستان، شفای زندگی، عارفانه، ملت عشق، من پیش از تو،بامداد خمار، عقاید یک دلقک،سه شنبه ها با موری،لاله ای از ملکوت، شاعرای معاصر مورد علاقه م: قیصر امین پور، فاضل نظری، یغما گلرویی،سیاوش کسرایی،قدیمی تر: خیام،حافظ،مولانا،شهریار. تفریح مورد علاقه م: کوهنوردی، سفرسیاحتی دست جمعی، سفر زیارتی تنها. 
من دیگه امیدی ام به شوهر کردن ندارم 

چرا نداری گلم توکل ات ب خدا ... امشب ب نیت ازدواج تو صلوات میفرستم ⚘

با نظرم مخالفی باش ، ولی بی احترامی نکن   در ضمن وقتی مخالفی و ب خونم تشنه ایی و پر از عقده ایی ریپ نزن .... اوکی؟؟  
من دیگه امیدی ام به شوهر کردن ندارم 

استارتر مامانت مثل مادرشوهرمنه

مادرشوهرمم زنگ میزنه التماس داماد میکنه که بیاید نهار یا شام اینجا'مفصل درست میکنه غذای فرداشونم میده ولی به پسر مجرد وشوهرش نمیرسه

دختر کوچیکش تا مجرد بود از رفتار خواهراش مینالید تا ازدواج کرد خودش دائم با بچش اینجا تلپه😂😂

یعنی برا منه عروس که طبقه بالاشونم آسایش نذاشتن بخدا

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"

خیلی جاها شرایطت مثل منه، منم دختر کوچیکم و مجرد و بالای سی سال سن دارم، تنها یه خواهرم تو شهرمون هستش که اونم تازگیا بروز دادن که میخوان کوچ کنن، من یه روز کامل تب کردم و الانم هر ازگاهی یادم میافته ناراحت میشم، الان دوره ای شده که رفت و آمدا جمع شده فقط خواهر برادرا رفت و آمد دارن منم شدید بهشون وابسته شدم به بچه هاش، تصورنبودنشون هم برام دردناکه، هی منتظرم ببینم کی اون یکیا که تعطیلی دارن بیان بهمون سر بزنن. قدر خواهر برادرات  رو بدون، تنهایی اصلا خوب نیست، همین اومدنا باعث میشه زیاد به تنهاییت و مجرد بودنت فک نکنی. برات دعا میکنم ان شا.الله که یه همسر خوب همین زودیا قسمتت بشه.

یکی از دلایل زیاده روی اینه که یه وقت نخوای بری خونشون😒تند تند میان که وقت نکنی بری خونشون

به برکتی که الان جلومه خواهرهمسرم همین مدلیه

همیشه اینجان مگه چی بشه ما رنگ خونشو ببینیم میگه همش خونه مامانیم دیگه😐😐😐

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
من دیگه امیدی ام به شوهر کردن ندارم 

تنها راهش اینه قشنگ بری تو جمعشون واضح بگی خواهشا اینجا رستوران نیست که کارهی شخصی تونو انجام بدید جمع کنید و ....

بعدم شما عقب نکش ک اونا خوشحال بشن راهشون بازتر باشه اتفاقا همش تو جمع و اشپزخونه و اینا باش 

بچه آخر بودن خیلی سخته. منم تجربشو داشتم هر روز خدا میرفتیم با مامان بنده خدام بار میکردیم میخریدیم ...

همین دیگه منم میگم وقتی میبینن مریضی و هیچ کاری جز ابراز تاسف نمیکنن برا چی خودتو هلاک میکنی ولی کو گوش شنوا؟

دنیا جای خوبی میشه   وقتی آدم های فهمیده کار بد دیگران رو تذکر بدن.اگر عمقی نگاه کنیم میبینیم مقصر این همه ظلم و بدبختی و فقر و جنگ فقط آدم بد ها نیستن بلکه اتفاقا آدم خوب هایی که بدی رو دیدن و سکوت کردن باعث و بانی اصلی مشکلات دنیا هستن. بیاید از این به بعد خودمونو مسئول تر بدونیم و با ایمان پیدا کردن به نقش خودمون توی زیبا شدن دنیا و با تلاش خودمون اوضاع رو بهتر کنیم.                   سکوت در برابر ظالمان، مشارکت با آنان است.(آیه ۱۶۵ سوره اعراف)                                                             امام جواد(ع):هر کار زشتی را تحسین و تأیید کند،در آن کار شریک است.

آقا من میخواستم بگم الان میریزن سرت میخورنت

دیدم تو خودت یک تنه همه رو خوردی

آورین آورین ادامه بده😂👌

ترجمه‌ی متون فنی به نفع خیریه       ***به دلایلی نمیتونم درخواست دوستی قبول کنم. ببخشید دوستای عزیزم***
اول اینکه ماشالا 30سالته خودت باید غذا درست کنی عزیزم وقتی  بعدم خواهربرادرات اومدن برو تو اتاق ...

ببین یه روز دو روز برم تو اتاقم. هفت روز هفته رو برم تو اتاقم؟ میان شبو می مونن‌. من کلا حرفم غذا خوردن یا پختن نیس. یه مثال شو بگم. من آبگوشت اصلا دوست ندارم و لب نمیزنم (وقتی ام بپزن؛ هیچ اعتراضی نمیکنم معمولا) یه بار اومدن خونمون خواهرم گفت من آبگوشت نمیخورم. زنگ زدن براشون فست فود آوردن ۱۵۰ تومن.

بعد چهارشنبه من کاری داشتم بیرون. ساعت سه اومدم خونه دیدم نهار نیست یه ساندویچ سفارش دادم (بخاطر سالم خوری جز فلافل چیزی از بیرون نمیخورم) بعد مامانم شبش اونو کرده علم عثمون که غذای مونده توی یخچال بود از دیروز خانم هوس ساندویچ کرده! ساندویچ ۵ تومنی!

رمانهای مورد علاقه م: منِ او، ارمیا، جانستان کابلستان، شفای زندگی، عارفانه، ملت عشق، من پیش از تو،بامداد خمار، عقاید یک دلقک،سه شنبه ها با موری،لاله ای از ملکوت، شاعرای معاصر مورد علاقه م: قیصر امین پور، فاضل نظری، یغما گلرویی،سیاوش کسرایی،قدیمی تر: خیام،حافظ،مولانا،شهریار. تفریح مورد علاقه م: کوهنوردی، سفرسیاحتی دست جمعی، سفر زیارتی تنها. 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792