رفقا... مادر من متاسفانه همیشه بیمار بود....در نتیجه تو جریان درس و مدرسه و ازدواج و جهیزیه و
خلاصه هر کاری که آدم به مادر نیاز داره عمهم بهم کمک میکرد...
از همون وقتا دختراش بینهایت بهم حسودی میکردن و اذیتم میکردن....
الان خیلی وقته دیگه ازش تو هیچ موردی کمک نخواستم...ولی همچنان دختر عمههام خیلی باهام لج هستن و ازم خوششون نمیاد....
الان خیلی وقتا برام مشکل پیش میاد ولی دیگه دوس ندارم از عمهم یا هر کسی کمک بخوام...
امروز سر درد دل این موضوع و به اونیکی عمهم گفتم....گفت اونا ینی دختر عمههام هم حق دارن!
.
نظر شما درباره این قضیه چیه؟؟
برام به صورت عقده در اومده!