2777
2789

ساعت چند نشونش میده..

بعد از یه سقط خدا تو عید غدیر یه هدیه بهم داد..خدایا شکرت..خدایا توکل به خودت..بــــر خـــلاف تـــفــڪر مــلـــت...√√💓چـــادریــــهـــا عــــاشــــقـــتـــرنــــد...√√💓

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مامانم میبینه من دوست ندارم دنبالش نمیکنم

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

من سه چهار قسمتش رو دیدم اصلا حس خوبی بهم نداد

مخصوصا قسمت دوم که مدام آیه های قرآن رو میخوند بین حرفاش

نمیدونم چرا فکر میکنم واقعی نیست

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست    از بس که گره زد به گره حوصله ها را...

خانمه رو دیدین بعد از ۱۸ ساعت تو سردخونه زنده شده اخبار گفت ۴۲ ساله بوده

هر زنی برای لبخند زدن در آینه باید مردی را داشته باشد که با شـانه‌ی انگشت‌هایش، گره دلتنگی موهای بلند زن‌را باز کند و بگوید که هرجور که باشی،زیبایی❤👩‍❤️‍👨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792