اول من بگم یکی ازسوتی هایی ک تاعمردارم یادم نمیره این بودک بابام سال پیش ازروستااومده بودشهر... منم شام دعوتش کردم خونم دیدم دستشوباندبسته خیلی ترسیده بودم حواسم نبودچی میگم پرسیدم ازش دست خودتونه؟😐😐بابام یه نگاه بهم کردهیچی نگفت منم کلانابودشدم😐😂استرس گرفته بودم فک کنم تاعمرداره یادش نمیره 😂
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من در پی خویشم ...به تو برمیخورم اما...سالهاست که در تنهایی هایم عاشقانه زندگی میکنم..برای خودم چای دم میکنم ..خودم رو تحویل میگیرم ..اما همیشه دوتا استکان چای میریزم یکی برای خودم ویکی برای تو ..فقط نمیدانم چرا هر بار چای تو سرد میشود،،،وای فراموش کرده بودم تو نیستی و جمع من و تودیگر ما نمیشود ...تو رفتی !!!
اقا منم اومدم برایه بنده خدایی مثلا کلاس بزارم اسم ی کتاب معرفی کنم اومدم ب جایی ک بگم کتاب قورباقه رو قورت بده یهو به خودم اومدم دو ساعته دارم قورقور میکنم خخخ اشتباه میگفتم قورت باقع رو قوت بده زبونم نمبچرخید طرفم گفت اخرسر خو باشه فهمیدم با یه پوزخند خخخخ پسرم بود
درخواست دوستی ندید چون قبول نمیکنم..حتی شما دوست عزیز!!!!!!