[QUOTE=130660022]تازه تو نوبه خونه خودتی من با مادرشوخر و پدرشوخرم شریکم از صب تو اتاقمم حوصله ریختشونو ندارم سختمه خ ...[/QUO
بارداری اولم اینطور بودم خیلی روحیم گندبود ازخونواده شوهرم
وای من همین الان هم واقعا بعضی کارهارو نمیتونم انجام بدم
مخصوصا برای خواب خیلی اذیتم
رو زمین ک بشینم اصلا بلند نمتونم بشم
اتفاقا ب شوهرم میگفتم من دو ماه دیگه چ جور میخوام بشم
😕
عزیزم من دوماه اخر از درد لگن و ران نمیتونستم بخوابم شاید باورت نشه اما طولانی ترین تایم خوابم ۴۰ دقیقه بود بعدش از درد بیدار میشدم و مدام پیچ میخوردم
شکمم وخشتناک بزرگ بود طوری ک همه میگفتن دوقلوه سونو اشتباه گفته..
خیلی بد بود خیلیییی
ماه اخر مدام راه میرفتم و میرفتم تو حموم زیر اب گرم لباس با دست میشستم میرقصیدم و رابطه هم داشتیم کلافه شده بودم دیگ بیشتر از درد مخصوصا..اول ۳۹دهفته هم زایمان کردم این کارارو انجام بده
من ۱۸ هفتم
خانوما هیچ کدومتون هماتوم نداشتید؟
بالاخره یکی حرف دل منو زد همه ی بارداری یه طرف ماهای اخریه طرف منم تازه رفتم توهشت سنگین شدم خوابیدنم سخت شده زودترم دوس دارم بچموببینم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
