داداشم بدنسازه. میخواست پرتر بشه دوماه ازاین لعنتی خورد بدنش وصورتش اومد روفرم. بعد فقط یکی دیگه مونده بود ازش میخواست بره باز بخره مامانم دعواش کرد گفت توکه بدنت خوب شده دیگه نخور.... داداشمم نخورد روزی دوتا مصرف میکرد. داداشم ام دی اف کاره داشت کمد دیواری مامانمو میزد که یهو توهمی شد... هی میگفت الان میان میگرن منو، دنبالم هستنو ازاین حرفا که مامانم ترسید زنگ زد بابام بردنش دکتر. براش قرص اعصاب نوشت حالا نگو اصلا اثر نکرده... فردامامانم رفت بیدارش کنه دید خود کشی کرده خداروشکر زود رسوندش بیمارستان ونجات پیدا کرد اما سه ماه توتیمارستان بستری بود. الان که اینارومیگم خود به خود اشکم میریزه. خیلی روزای بدی بود
هیچوقت نتونستم از روی ظاهر دیگرانو قضاوت کنم😑شما چجوری بدون هیچ دیدنی حتی، اینقد بلدید؟؟ 🤔😒