من یه عروس 18سالم ک....😞

ای خواهر ظالم سالم

باید فقط حالشونو گرفت

من همش میام خونه جاریم خیلی خوبیم با هم خداروشکر آخه خانواده خودم دورن اینا زورشون میاداااا میخوان خودشونو پاره کنن مخل های آسایش

هی میگه من میام ازت نگهداری میکنم گفتم نمیخام خودم کارمو میرسم لکه بینی هم داشتم از ترس اینکه پا نشه بیاد چتر سه سرم جاری گفت بیا اینجا صداشم در نیاوردم چه خبره آسایش نمیذارن برا آدم وقت و بی وقت میان

خدانکنه گلم سعی کن وقتی ب مادرش خوبی میکنه تو بی تفاوت باشی میدونم سخته ها خیلی سخته ولی خب وقتی ببینه برات ارزشی نداره مادرش کمتر خودشو میکشه تا پسرش بیاد طرفش 

خدایا ب این مادرشوهرا یکم عقل بده تا بفهمنن عروسشون اسیر نیس کلی ارزو دارن 😢

واقعا متاسفم برای همچین مردها  ؛بی اراده  و ترسو 

عزیزم درسته مادر شوهرت اخلاقش بد و شوهرت ضعیف و وابسته ولی خداییش تو هم خیلی بی اعتماد بنفس هستی حتما برو مشاوره 

چون خودتم برای خودت ارزش قائل نیستی، هر وقت خودت به این نتیجه رسیدی که تو هم لایق احترامی بقیه هم بهت احترام میذارن الان ما هرچی بکیم فایده نداره عزیزم

انقدرم سنت کمه دل ادم واقعا میسوزه😕

مرد خیلی خوبیه "ولی میترسع همیشه از جانب خانوادش استرس داره نمیدونم چرا واقعن

نه عزیزم، مقصر شما نیستی

مقصر اونایین که اجازه میدن دختر بچه ی 16 ساله ازدواج کنه

ببین گلم اول اینکه اونموقع ۱۶سالت بود وبی تجربه بودی یکسری کارها رو کردی نگذار همینجور سن ات بره بالا وباز بی تجربه باشی مثلا یه سی ساله بی تجربه . ربطی به سن نداره باید از یه جایی شروع کنی خودت بشو پشت خودت همه کس خودت . با اورژانس اجتماعی تماس بگیر بگو راه حل بهت بدن بگو که همسرت نمیزاره برین مشاوره فیلم ملی وراههای نرفته رو دیدی . شمارهه اورژانس اجتماعی ۱۲۳هست

مادرشوهرش بی حیاس دیگه😑

با امضات هم شدیدا موافقم

وای چقد شبیه مادر شوهر منه منم راهی پیدا نکردم 

با اخم و بدی همه چی بدتر شد 

با مهربونی سو استفاده میکنه و دستور میده 

من که هیچ راهی پیدا نکردم چون کلا فکر میکنن باید عروس کلفت باشه 

کارایی ک گفتمو توجه کن بهشون احتمالا ازونایی هستی ک همش میخوای فداکاری کنی ولی اشتباه محضه 

میفهممت 

من وقتی بچه دار شدم یکم اخلاق شوهرم بهتر شده 

منکه افسردگی گرفتم نشستم ها یهو یاد بدی اش گرفتم گریه تم میگیره 

مشکل من اینکه پیش مادرش جوجه ام و خیلی با مادرش خوبم اما بعد میام خونه خودخوری میکنم 

نمیتونم بد باشم 

یکمرت شدم روی سگ هار مادرش رو دیدم 

فقط شوهرت مشکل از شوهرته 

بی عرضگی از شوهرت فقط اون مقصره خدا ازهمچین مردای بی دست وپا وابسته وبی عرضه نگذره