2777
2789
عنوان

امان از خانواده شووووهرررررر

430 بازدید | 43 پست

نمیدونم چرا هرکاری میکنم.. هرچی محبت میکنم هرچی احترام میذارم هم مادی هم معنوی.. بماند چه کارهای مادی براشون و برای پسرشون کردم.. بازم خوبیهام ب چشم نمیاد. نمیدونم چرا دستم نمک نداره. بازم خانواده شوهرم یعنی مادر و دوتا دختراش بازم میگن عروس فعالانی اینجوریه.. یا میگن عروس خوبی نیستی. خسته شدم دیگه بخدا دیگه نمیکشم نمیدونم ب کی بگم. اومدم ب شماها بگم شاید بتونین کمکم کنین یا یه چی بگین آروم شم. ممنون

خدایا خیلی خستم.. سیرم از دنیات

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خانواده شوهر منم اینطورین😒 پشت سرم یه حرفی زدن نمیدونم برم بهشون بگم شما عن ‌کی رو میخوایین انقدر پشت سر من حرف میزنید


  در گاو بازی؛جایزهٔ نفر اول به کسی تعلق می گیرد که نسبت به حملات گاو بهترین جاخالی را داده باشد!نه به کسی که با گاو درگیر می شود...در زندگی هم اگر گاوی به سمت شما می آید کنار بکشید💖

دور از جون شما عزیزم ولی این دوره هرچی سگتر دلپسندتر.والا من اولی خیلی لی لی ب لالای خانوادش گذاشتم بشدت بد و قدرنشناس بودن دومی فقط احترام نگه داشتم حتا غذامم خواهرشوهرم درست میکنه زیاد کار نمیکنم و رو نمیدم بیشتر قدر میدونن

کنجد مامان من و بابایی عاشقتیم❤

منم همه کاری واسشون میکنم و اما اونا با کاراشون و رفتارشون بهمون میفهمونن برادرشوهرمو بیشتر دوست دارن.این شوهرمم خودشو میزنه به اون راه...همه کاراشونو میکنه اخرش اون داداشش هیچ کار نکرده عزیزه

 با بخشیدن، واقعیت های گذشته عوض نمی شوند زیرا گذشته را نمی توان تغییر داد. ما فقط می توانیم دیگران را ببخشیم تا به آرامش بیشتری برسیم. بخشش به ما اجازه می دهد با گناه، سرزنش و احساس شرم خداحافظی کنیم و به ما یاد می دهد که با دوست داشتن دیگران از شر ترس های گذشته رها شویم

شما محبتت را برای رضای خدا بکن نه تعریف اونا

یادِتــــــــــــه میگُفتَم ماهِ مَنــــــــــــی تـــــــــــــو...؟ماهِ مَـــــــــن تـــــــــــــــو اَلان دَلیلِ آهِ مَنــــــــــی...!
عزیزم تو خوبیاتو بکن و بیخیالی پیشه کن.

مرسی عزیزم.. چشم.. میدونی یه وقتایی دلم میخواد بمیرم بلکه دلشون بسوزه.. خیلی مهربونم همه فامیلاشون مخصوصا شوهرم میدونن و عینن میگن.. ولی مادرشوهرم و دوتا دختراش انگاری ازم متنفرن.. همش دنبال بهونه هستن تا شوهرمو بندازن ب جونم.. و لدم رو درد بیارن تا گوشه چشمم اشک باشه.. 

خدایا خیلی خستم.. سیرم از دنیات
حالا وضع ما برعکسه ! عروسمون هر کاری ما میکنیم‌باهامون اطوار میاد😁

بقران من اینجوری نیستم.. اینقد محبت میکنم. کارای خونشون.. همه کار.. ب بهونه های الکی براشون هدیه میخرم و.... 

خدایا خیلی خستم.. سیرم از دنیات

اگر خوبی کنی و منتظر جواب نباشی اون خوبی بهت برمیگرده، یعنی ب تلافی کردن طرف مقابلت چشم نداشته باشی، خوبیتو بکن ولی بجا و با حساب کتاب، عوضشو از خدا بخاه انگار ن انگار ک برا بندش کاری کردی، با خدا معامله کن

خب نکن عزیزم وقتی محبت سرشون نمیشه

دست خودم نیس بخدا.. من ب مهربونی و محبت کردن عادت دارم.. چون بابا مامانم واقعا بهمون محبت میکنن.. من خودم یه داداش داشتم 15 سالش بود.. چند سالی هست فوت شد.. از این رو خیلی تنهام.. دلمم نازک شده زودی از بی محلی اشکم در میاد

خدایا خیلی خستم.. سیرم از دنیات
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792