بزار گمشن منم قبلا تا میگفت میرم بیرون انقدر گریه میکردم نمیذاستم یکبار نفسم بند اومد بعد الانم که هست مچ دست درد میکنه به زور نمیتونم یدونه در نوشابه باز کنم ولی به کسی نمیگم ناراحت نشن و منو میترسوند زنگ میزنم پدرت دیگه منم بیخیال شدم تو دعوا بگه میرم میگم برو نمیره میگه زنگمیزنم میگم بزن