اصلن شاید این تفکرات شماس شاید شوهرت اصلن همچین فکری نکنه از کجا میدونی شاید اون خوشحال باشه که نیمی از بچه مال همسرشه شما که غریبه نیستی همسرشی آخه
دردونه دقیقا از همین میترسم که در اینده از تصمیمم پشیمون بشم چون دیگه راه برگشتی نداره یا برای بچه دومم به خاطر پشیمونیم از جنین اهدایی برم اسپرم اهدایی بگیرم بعد دومی رو بیشتر دوست داشته باشم
کسی نیست جنین اهدایی گرفته باشه در صورتی که خودش کاملا سالم باشه میخوام بدونم حسش چجوریه به بچش
دردونه همسرم اصلا با اسپرم اهدایی مشکلی نداره اتفاقا خودش میگه من دوست دارم بچه حداقل نصفش از تو باشه من فقط به خاطر مسایل اینده که به خاطر کوچکترین برخوردی تو مسایل تربیتی بچه اگر دچار اختلاف نظر بشیم من بخوام حرف خودم رو بزنم اون به دلش بد بیاد دچار سو تفاهم بشه چون بچه من هستش اینجوری میکنم
میدونی یه جورایی میخوام از خود گذشتگی کنم برای همسری که عاشقشم اما خیلی هم برام سخته که نتونم بعدا با خودم کنار بیام
درسته همه میگن تو وجود خودت پرورش میدی خودت به دنیا میاریش منم قبلا از این حرفا زیاد میزدم اما باور کنید به پای عمل که میرسه خیلی سخته ادم مثل مرغ سر کنده میشه
من این سری که پانکچر شدم خداروشکر جنینام تعدادشون خوب بود بعد نیت کردم خدا یه دوقلو بهم بده بقیشو اهدا کنم ولی خب فعلا خودمم نتیجه نگرفتم😔
بعد یکی بهم گفت چجوری دلت میاد بچتو بدی یکی دیگه، ولی من واقعا جنین 3 روزه رو به اون صورت بچه ی خودم نمیدونم جنین وقتی میشه بچت که 9ماه تو شکمت رشد کنه و به دنیا بیاد
شادن عزیز امیدوارم زودتر دامنت سبز بشه اما فکر کنم اهدا راحت تر باشه در صورتی که به تعدای که میخوای بچه دار شده باشی
البته اینم نظر منه که تو شرایط شما نیستم شاید اگر تو شرایط شما قرار بگیرم نظرم عوض بشه همیجوری که الان عوض شده
میدونی شاید به خاطر اینکه این اتفاق خیلی سریع داره اتفاق میوفته دیروز تشکیل پرونده دادم گفت نامه دادگاه سه هفته اماده میشه خودتم که همه جوره اوکی هستی سیکل بعدیت بیا برای انتقال
حالا شایدم نگیره و نشه اما خیلی سریع اتفاق افتادنش سخته شاید اگر مثل بقیه چند سال دوا درمان کنم و نشه جنینی اهدایی رو رو سرم بزارم
ممنون عزیزم، پناه بر خدا
آخه مرکزمون یه برگه بهمون دادن امضا کنیم گفتن اگه به هر دلیلی دیگه نیومدین دنبال جنیناتون اینارو چیکار کنیم اهدا میکنید یا بریزیم دور دیگه گفتیم نه حیفه اهدا خیلی بهتره شوهرمم واقعا راضیه ولی خب میترسم جنینام تموم بشن خودمم نتونم مامان بشم دیگه اهدا پیشکش
مرسی دردونه جون خیلی سخته ادم برای تصمیم به این بزرگی نتونه با کسی حرف بزنه و دردل کنه همه فکر و دردت رو تو خودت بریزی کلا ادمی نیستم که اهل درد و دل باشم اما الان حالم خیلی بده از صبح که سر کار نشستم کار نکردم اما همش دارم تو تایپیک های مختلف در مورد حس بقیه در مورد جنین اهدایی میخونم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
