2777
2789

مامانم الان ۱۰ روزه که زایمان کردم و خونمونه.فردا میخواد بره.دلم خیلی گرفته همش میخوام گریه کنم دوست ندارم بره.شما هم این حسو داشتین یا من افسردگی گرفتم؟

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

توام باهاش برو خونه شون

من تا دو ماه چل گردن مامانم بودم

انقدر اوضاع م خراب بود😁😁😁

اگه مشکل مالی دارید هر شب سوره ی واقعه بخونید معجزه ش رو تو زندگی تون میبینید الخصوص بعد از نماز عشا

همه همینجورن کم کم روال کار میاد دستت مکملهاتو بخور

لطفا یه گزارشم واسه من بزن

https://www.ninisite.com/discussion/topic/3609483/مذهبی-ها-هستن?postId=115723954

کیبورد گوشیم کلمات رو اشتباه تایپ میکنه منم توان سر کله زدن باهاش رو ندارم پیشا پیش بخاطر غلط املایی عذر میخوام

حق داری منم از الان غصه روزی که میخواد بیادو بره بعدشو میخورم.هر سری میادو میره حسابی دپرس میشم

آمد کنارم نشست، سرش را به دامنم گذاشت، پاهاش را دراز کرد و چشم‌هاش را بست: «کارم از تکیه گذشته. دلم می‌خواهد توی بغلت بمیرم.»سال بلوا

بالاخره که چی باید بره اونم زندگی داره قوی باش ایشالا از پسش برمیای

از پسش برمیام ولی دلم برای مامانم تنگ میشه.به بودنش عادت کردم

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
توام باهاش برو خونه شون من تا دو ماه چل گردن مامانم بودم انقدر اوضاع م خراب بود😁😁😁

شوهرم نمیمونه اونجا میگه راحت نیستم

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
من که چنان خونی به دلم کردن قوم شوهر که روز هفتم به مامانم گفتم بره😢😢😢

چرا عزیزم

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
منم بعد ده روز باهاش رفتم ده روزم اونجا موندم

من تو زایمان اولم سه ماه رفتم خونه مامانم خخخخ

واقعا برون مامانم دق میکردم انگار 

تازه بعد از سه ماه هم یه هفته خونه خودم میموندم و باز یه ماه خونه بابام

زایمان دومم دیگه بهتر شدم دو ماه موندم خونه مامانم بعد دیگه اومدم خونه خودم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز