با یه دکتر اشنا شدم برا ازدواج بیاین بگین واقعا این ادم قصدش با من چیه طولانیه از قبل تایپ کردم

بعد ازون داخل تلگرام چت میکردیم اون ی چیزی گفت من ناراحت شدم دیگه ارتباطمو ادامه ندادم گفتم نمیخوام ادامه بدم اونم دوسه بار گفت فاطمه نرو و این حرفا منم جواب ندادم دیگه و چتو حذف کردم الان بعد سه هفته هفته پیش دوباره اومد بهم پیام داد گفت ازون روز تاحالا خیلی ناراحتم اون حرفو زدم منو ببخش گفتم باشه بخشیدم بهم گفت من واقعا قصدم ازدواجه و این حرفا

اخه میدونین من دیپلمم درسمو ادامه ندادم هی با خودم میگم کسی ک دکتره چرا باید بیاد ی دختری ک دیپلمه بگیره چون دختر خیلی بهتر ب اندازه موهای سرش براش ریخته خودش گفت من دیدم ب ازدواج تجاری نیست نمیخام با همکاررازدواج کنم چون هر دو طرف درگیرن خیانت زیاده رقابت زیاده میخوام یکی باشه خونه دار باشه فقط من بلز قلبا حرفاشو باور نکردم تو این چند روز یکم رابطمون صمیمی تر شد

بهم گفت من قضیه تو رو ب مامانم گفتم ما همو هنوز از نزدیکم ندیدیم گفت عکستو فرستادم اونم گفت هر وقت احتیاجه تا با مادرش حرف بزنم این چند روز شدیدا منو تحت فشار گذاشت که تو ام ب مادرت بگو قضیه رو ن هی گفتم زوده خب بذار همو ببینیم حالا گفت نه باید بگی اگر ن معلومه قصدت جدی نیست منم الکی بهش گفتم اره به مادرم گفتم تورو تا ول کرد

بعد برا اولین دیت گفت ک بریم ببرون گفت من مرخصی میگیرم بریم بیرون بعد بریم خونه من

گفتم من خونه نمیام کلی دعوا کردم باهاش اونم گفت تو به من اعتماد نداری تو زن من قراره بشی من باهات س ک س نمیکنم همش برای بعد عقد بعد گفت من پزشکم دنبال دردسر برا خودم نیستم دختر برای من فک و فراوونه تجاوز حکمش اعدامه من چراباید این کارو بکنم من بهش گفتم من تحت هیچ شرایطب خونه نمیام

اونم هیچی نگفت دیگه بعد چند ساعت دیدم شات از درخواستایی ک تو اون سایت ازدواج دخترا براش نوشتن فرستاد ۲۴۰۰ تا درخواست بود ۶ ۷ تاشو فرستاد یه دختره نوشته بود من ۲۲ سالمه دانشجو پرستاریم عاشق شوهر دکترم دخترم برا رابطه همه جوره باهات کنار میام فقط قبولم کن

یکی دیگه نوشته بود من خونه و ماشین دارم و میتونم رابطه کامل باهات داشته باشم لطفا شمارتو بده

یکی دیگه نوشته بود تک دخترم و فلانم ایدیتو بده

بقیه برا دوستی و مهمونی بهش پیام داده بودن😐

بعد بهم گفت ببین من اگه دنبال رابطه بودم اینا حاظر و اماده هستن بدون چون و چرا میان فکردی دختر برام کمه همه جا بهم پیشنهاد میدن تو بیمارستان تو اینستا همه جا چرا بیام با توبی که الان نه موقعیت بیرون اومدن داری نه یه هفتس بهم زنگ زدی نه مشخصه دوسم داری یا نه منم بهش گفتم من تحت هیچ شرایطی خونه نمیام 😐اگ دوست داری بمون نمیخوای برو

بعد بهم گفت همین الان شماره مادرتو بهم بده یا مادرم زنگ بزنه یا خودم زنگ بزنم صحبت کنم من باز اعتماد نکردمو ندادم گفتم بذار هم دیگرو ببینیم بعد

حالا من چند تا چیز برام مبهمه اگه دنبال س ک سه چرا راحت نمیره با همون دخترا انقد به من پیله کرده؟

اگه قصدش ازدواجه پس چرا هی پیله کرده میگه بیا خونه

یا باز دوباره اگه قصدش رابطه اس چرا میگه شماره مادرتو بده ما باهاش حرف بزنیم؟

یا اصلا دکتری که کیس همه جا براش ریخته چرا بایت بیاد سایت همسر یابی ؟چرا باید ب منی که دیپلمم پیام بده اخه میتونه بهترینو بگیره؟؟

شماها جواب بدین.؟؟؟؟

پس چرا هی میگه شماره مادرتو بده