2777
2789
عنوان

بچه هایی که بعد زایمان مامانتون اومدن خونتون میاین

| مشاهده متن کامل بحث + 508 بازدید | 57 پست
منم مثل شما بودم.مامانم منو با خودش برد.توهم اگه مامانت گفت بیا بریم حتما باهاش برو

اون بیچاره که حرفی نداره اما شوهرم اونجا راحت نیس.نهایت دو روز بتونم بمونم

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من تو زایمان اولم سه ماه رفتم خونه مامانم خخخخ واقعا برون مامانم دق میکردم انگار  تازه بعد از ...

خوش به حالت.شوهرتم میموند؟

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
من که چنان خونی به دلم کردن قوم شوهر که روز هفتم به مامانم گفتم بره😢😢😢


دقیقا مثل من

تو بارداری اولم مامانم اومد خونه مون همون روز اول مجبور شد بره چقدر گریه کردم

عصرش البته بابامو فرستاد دنبالم رفتم خونه بابام 

دیگه بارداری دوم از همون بیمارستان رفتم خونه بابام 

من تا ۲ ماه اونجا بودم.شوهرم ۲ روز یکبار میومد.اینجوری هم اون راحت بود هم مامانمینا

من اینجوری نمیتونم شوهرمو ول کنم آخه.بدبختیم یکی دوتا نیس

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
من تو زایمان اولم سه ماه رفتم خونه مامانم خخخخ واقعا برون مامانم دق میکردم انگار  تازه بعد از ...

منم تت ۲ ماه خونه مامانم بودم.بعد اون یه هفته خونه خودم و ۲ هفته خونه مامانم میرفتم خیلی حال میداد

مامان منم بعد از 10 روز رفت  ولی هر روز میومد بهم سر میزد بعضی وقتا هم که بچه بی قرار بود شب ...

خونمون یکم دوره مامانمم بچه مدرسه ای داره بنده خدا نمیتونه هرروز سر بزنه😔

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
منم تت ۲ ماه خونه مامانم بودم.بعد اون یه هفته خونه خودم و ۲ هفته خونه مامانم میرفتم خیلی حال میداد

آره خداییش تو درک میکنی حسمو خیییییلی حال میداد به منم بهترین روزای زندگیم بود بعد ازدواجم خخخخ

نه عزیزم شوهرم میومد بهم سر میزد فقط ولی واقعا از نظر روحی مثل یه بچه یک ساله شده بودم نمیدونم چرا ...

منم همین حسو دارم ولی شوهرمم نمیتونم تنها بذارم😔

بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  
من تو زایمان اولم سه ماه رفتم خونه مامانم خخخخ واقعا برون مامانم دق میکردم انگار  تازه بعد از ...

عزیزیم بیچاره مادرت😁

مهربونا واسه خونه دارشدنم صلوات میفرستین🌼🌸🌹
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792