شاید اخره این ماجراها کارم به طلاق بکشه😔

سلام دوستانم . یه باره دیگه اومدم تا ازتون دلداری جویا بشم . از بس که تنهام کسیو ندارم که باهاش یه درد و دل ساده بکنم 

دلم خیلی غصه داره انقد که دلم پره که دیگه نمیتونم این مسیره سخت رو که خدا سره راهم گذاشته ادامه بدم . بعضی موقع ها با خودم میگم چرا خدا منو انتخاب کرد چرا منو گرفتار کرد منی که هنوز سنی ندارم منی که هنوز ۱۶ سال بیشتر سن ندارم که گناهی مرتکب شده باشم چرا دارم تاوان میدم شاید دارم تاوان اشتباه خانوادمو میدم😔. خانواده ای که بجز خوبی برام هیچی نخواستن مادری که داره از عذاب وجدان اینکه منو بزور شوهر داده داره میسوزه مادری که به اصرار اون مجبور به ازدواج شدم الان تو عذابه الهیه.  بمیرم مامان جانم که غمتو نبینم😭

اگه تاپیکای قبلیمو خونده باشین تقریبا از همه چی با خبر میشین . شوهرم ادم خوبی نیس اول اینکه به خانوادم جلوی خودشون و پشت گوشی فوش بارونشون کرد بازم به حرمت خودشون چیزی نگفتن . چن وقت پیش بابام نزاشت برگردم گفت تا تکلیفتو روشن کنم باهاشون اخه ما از خانوادش که جدا شدیم باز تو زندگیمون دخالت داشتن . اما سامان (شوهرم) پشت خانوادش وایساد در حالی که منو پدر مادرم خوبیشو میخواستیم ولی انقدر نفهم و بیشعور بود که این کارو کرد . خلاصه نمیخوام سرتون به درد بیاد . چن روز بعدش اومدن دنبالم به اصرار پدر مادرم باز برگشتم ناراضی. همون شب که برگشتم با هم دعوامون شد بازم بعدش پرونده مدرسمو پاره کرد😔😔😭 انقد گریه کردم که جونی برام نموند صبحش نزاشت چیزی به خانوادم بگم تا اینکه خودشون فهمیدن بازم نتونستم کاری کنم اخه بنظرتون چیکار میتونستم بکنم نه راه پیش دارم نه راه پس. چن وقته اذیتم میکنه میگه من بچه میخام باید بچه بیاری منم میگم امادگی ندارم خودم هنوز بچم خجالت بکش هنوز یه سال نشده ازدواج کردیم . میگه یا بچه یا نمیزارم بری مدرسه . خانوادمو تا با خبر کردم گفتن صبر کن نترس نگران نباش اونا هم با خودشون مشورت کردن تا من خاکی بریزم به سرم . 😔 تو این سه ماه که باهاش بودم فهمیدم که مشکل روحی روانی داره زود قاطی میکنه تازه دستشو روم بلند کرده بخدا قسم بجون عزیزم رفتم یه داروی کامل الان اسمشو نمیارم خوردم راهیه درمانگاه هم شدم به بهانه سرما خوردگی اخه چه خاکی بریزم به سرم اگه باهاش بمونم زندگیم تا اخره عمر تباهه مجبورم ازش جدا شم چون از اول دوسش نداشتم ازش بدم میومد اگه طلاق بگیرم هم فردا برام حرف درست میکنن ای خداااااا😔 بنظرتون چرا خدا اینهمه منو گرفتاره مشکلات کرده ‌ خدایا چرا این مردو نصیب من کردی من که داشتم برای خودم زندگی میکردم منی که داشتم درسمو میخوندم چرا ایندمو تباه کردی خیلی ازت دلگیرم خدا دیگه نمازامم نمیخونم ازت خیلی ناراحتم که کمکم نمیکنی😔