یبار رفته بودیم با خانواده پیک نیک ، توی دل طبیعت ، اونجا حشره و جک و جونور زیاد بود ، من ترسیدم خواستم مثلا به مادر شوهرم بگم بیا مواظب همدیگه باشیم که حشره ها بهمون نزدیک نشن ، مثلا اومدم کل اینو تو یه جمله خلاصه کنم بلند بهش گفتم بیا من جلوی تورو نگاه میکنم تو هم پشت منو نگاه کن...😂😂😂