2777
2789

همیشه داریم از کارای خانواده شوهر میگیم

بیاید بی تعصب از کارها و مسائلی که خودمون و خانوادمون انجام دادن و اشتباه بوده بگیم 

مثلا من پدرم راضی نبود بابت ازدواجم ‌

کلی برنامه رو انجام ندادن .و براشون مهم نبود و به صرف اینکه فقط بله و جواب مثبت دادن به خواستگار کفایت میکرد  

جشن عقد نگرفتن

برای شوهرم کادو نخریدن هیچوقت 

جهاز آشغال دادن 

احترام قلبی نداشتن

راهنمایی مثبت نداشتن و مقصر صد در صد رو بابت همه چی اونارو میدونستن 

یکبار نکشیدنش کنار که بپرسن خب دختر ما چه کرده که مثل  چی میزنیش؟؟ یکطرفه به قاضی میرفتن

همدلی باهاش نکردن که دلش صاف شه و خانواده منو غریبه ندونه

کلا دوسش نداشتن و بهش رو ندادن 

جای تشویق سکوت میکردن در زمان لازم 

قدردانی بابت محبتهاش نداشتن

و ..... خیلی چیزا که حضور ذهن ندارم 

زندگی من بابت خانواده ها به هم ریخت 

بیاید ببینم چند نفر مثل من دلشون پره

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من نه تو زمان نامزدی نه بعد ازدواج کلا با همسرم کاری نداشتن کادو و اینا هیچی نخریدن، حتی تولداشو تبریکم نمیگن، تازه مدامم انتظار دارن

هرچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو... 

من کلا صفر تا صد مخارج رو خودم دادم.

حتی پول میوه شیرینی  و شام شب بعله برون 

حلقه داماد چمدان داماد 

کل جهازم 

مادرم فقط سر عروسی برام طلا گرف که پولش رو دادم فقط به اندازه 500 از پول خودش بود.


بعد از ازدواج هم هیچ وقت غذای گرم و مجلسی و روی خوش ندیدم.

سر جمع شوهرم 10 وعده توی چهار سال خانه مادرم چیزی نخورده همیشه هم غذا کمه خونه مامانم و جوریه که من کلا از اشتها میرم....

الانم کلا شوهرم دیگه خونه مادرم نمیآد منم سالی یکی دو بار در حد نیم ساعت...


هیچوقت مادرم بهم زنگ نمیزنه و حالم رو نپرسیده فقط دو سه بار اونم برا دعوا... هر وقت آمدن خونه ام یا رفتم خونه شون بدون شک دعوا شده  و گریه کردم...

مادرم دائم نفرین میکنه و از شکست های ما خوشحال میشه خییییییییلییییییییی حسوده بحرفی شوهرم رو پیشم میکنه...

هیچ محبتی ندیدم بعد از ازدواج  نه نسبت ب خودم نه شوهرم 


مهر مادری ندیدم من😔😔


ولی هر هفته یک وعده میریم خونه مادرشوهرم همیشه هم غذای خوب و روی گشاده داره

گروه رز صورتی وزن شروع ۶۰.۵ چی باید بنوبسم توی امضام؟

عنوان تاپیکت خیلی برام جالب بود .تا دلت بخواد تو اکثر غریب به اتفاق ازدواجا میبینم نسبت به داماد کم لطفی میشه.اکثرا هم تصور میکنن همین که دختر دادن کافیه و از زیر بار خیلی کارها چه قدمی چه مالی چه معنوی شانه خالی میکنن.

بنظر من پسرا خم تحقیر میشن با این کم کاریا

در حق همسر من این کوتاهی ها شد .ولی چون خانواده خودش واقعا کمک و کار و هیچ حمایتی نکردن درد اون براش بیشتر بود و این دیگه به چشمش نمی اومد.


عزیزم.منم حتی یه بار شوهرم و شام نهار نگه نداشتن.دریغ از اینکه یه بار میوه جلوی شوهرم بزارن.خرید عروسیم نکردن بدا دوماد.جهازم اشغال.خیلی سال گذشته.مادرشوهرمم به خاطر اینا خیلییی کم گذاشت.همهی اینا گذشت شوهرمم فامیل بود.من زن بابا داشتم نزاشت بابام کاری بکنه ولی برای دخترای خودش سنگ تموم گذاشت.خداروشکر شوهرم عالیه و خدا هم همه چی بم داد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز