2777
2789
وااای چه بددد آبروریزی شده کههههه کاش جیغ نمیزدی

اخه من بچه بود نه سالم بود نمیفهمیدم تازه تو اون موقعیت اسم دوماد حسن بود و من نمیدونستم شعر میخوندم حسن دنده به دنده حسن بشقاب پرنده حسن چرا نمیخنده یدفه دیدم دستم داره اتیش میگیره نگا کردم دیدم مامانم داره نیشگون میگیره و با چشماش خطو نشون میکشه منم اونشب رفتم خونه خالم😐

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

قبل ازینکه شوهرم بیاد خواستگاریم، تقریبا دوماه قبلش من یه نامزدی 10 روزه رو بهم زده بودم، چون طرفو دوست نداشتم اصلا ولی به اصرار بابام مجبور شدم بگم بله.

اما موقعی که همسرم میخواست بیاد؛ بابام اصلا حرف نمیزد، هییییچی نمیگفت، مامانمم ساکت بود و هیچی نمیگفت   خیلی استرس داشتم، هم میترسیدم بازم اینو نخام، هم نگران مامان و بابام بودم که انگار باهام قهر کرده بودن. تازه ؛ بابام برای پذیرایی از خواستگار قبلیا کلی خرید میکرد ، اما برای این یکی هیچ😶

فقط میوه و چای بود.

اما وقتی اومدن، جو صمیمانه شد. و منم از استرسم کم شد.

اما بعد اینکه رفتن، دوباره مامان و بابام ساااااکت سااااکت بودن، هرچی گفتم بنظرتون چطور بود، میگفتن هرطور خودت میدونی😫😫😫😫😫

خییییلی استرسم دادن تا ازدواج کردم. همممش رو دوش خودم بود .

وااای این فوبیای خودمم هست😂😂😂

اره فکر کن لیوانا لیز بخوره بریزه تو تن مادر پسره 😂 یعنی من اینقدر بهش فکر کردما یوقت سینی پرت نشه عمرا چایی ببرم😂

 اخه یبارم تو مهمونی رفتم چایی تعارف کنم خم شدم لیوان لیز خورد چپه شد

لطفا لایک نکنین مرسی💝
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792