از کارای خونه بیزارم

آخی

ببیت منم بچگیم ابتداییم اینطوری بودم

خاله بدبختم مهمون میومد مث چی کار میکرد،پنج دیقه ای میریدم توش

آ ره والا حالا این وسط هم بماند چقدر تواسترس واضطرابیم تا صدا زنگ مبایل تلفن میاد دلم هوری میریزه پایین همین امروز واسع بابام درددل میکردم که دیگه بریدم والا از صبح تاشب بشور بساب بچه ببر مدرسه بیارش باهش د رس کارکن برو نون بگیر خرید کن با این ترافیک والا خسته شدم خسته دلم میخا برم که چشمم به ادمیزاد نیفته 

ای جاان خدا قوت خیلی بامزه گفتی خدا نکنه😂😂😂😁

بنظرم از الان به نظم عادتش بده

پسرت اتاق نداره? دعواش کن هر کار میکنه اتاق خودش بکنه

چیزی هراسناک تر از مهمون سرزده نیست   

وای من امروز پدرشوهرم هشت کیلو ماهی اونم ریز اورد پاک  کردم دیگه دارم میمیرم ازکمرررد..مثلا سوغات بود خیر سرم  

من از اول به خانوادم گفتم تو عقدنامه ذکر کنن کلفت لازم😁😁😁😁نکردن حالا هم کلفت میخام

خوشحال شدم که تنها نیستم یه دوقلوی یک ونیم ساله که فوق شیطونن همه زندگیمو بهم میریزن وسایلام وسط اشپزخونه ازطرفی سروکله بزنم که غذا بخورن از همه بدتر یه لباسشویی کهنه که اخرشب باید بشورم ویه عالمه ظرف براشون حریره بپزم بریزم پستونک برای وسط شبشون ناهار وشام خودمونم هس به خدا فک کنم مثل من کسی نیس

آقا من بچه ندارم ولی همش دارم کار میکنم تو خونه. ساعت ۷ از سرکار اومدم میوه شستم شام پختم مرتب کردم خونه رو واسه ناهار فردا برنج گذاشتم. الانم که میخوام برم کپه مرگمو بذارم یه تپه ظرف تو سینکه. بخدا نمیدونم این خونه کی میخواد مرتب و تمیز بمونه. 

منم تموم اینا رو دارم غر میزنم همسرم بهش بر میخوره و دعوا میشه... به مادرم اصلا زنگ نمیزنم. یه جورایی دوست ندارم با کسی حرف بزنم. وقتی زنگ میزند تا دردل میکنم سریع میگه خب بچه داری همینه. یا همه کارمندها هم زندگی میکنند. اخه من سر کار هم میرم. و شغل سختی دارم. خلاصه تنها تصمیم من این است بدون غر تا جایی که بتونم انجام میدم. و ده میام رو تختم دراز میکشم. اخر شب هم یه دمنوش میخورم تا حداقل شش ساعت بخوابم. چون پنج و نیم باید بیدار بشم. و تا دو و نیم سر پا وایسم. 

وایی درس کار کردن😞😞😞😞 من اصلا حوصله ندارم درس کار کنم مث این میمونه از اول دبستان شروع کنی درس خوندن😆😆🙁🙁 پس تفریح چی فیلم دیدن اهنگ گوش دادن بیرون رفتن😞 به اینا فکر میکنم میگم بچه میخوام چیکار😞🤔

منم همین طور از بس از صبح تا شب فکر تمیز کردن خونه و درست کردن شام ونهارم خودم رو فراموش کردم کاش حداقل کسی قدر میدونس چشم ورو ندارن مردا انگار ماکلفتیم چقدر زنا تو ایران بد بختن