منم بدم میاد ولی چاره چیه متهمیم به تمیز کردن درس کردن
من دو تا دارم. صبح 8 صبح بزرگه رو میبرم مهدکودک. ظهر میرم دنبالش. کوچیکه هم دو سالشه. شوهرم تا شب سرکار. کمکی هم ندارم. همش سرپام آخر هم همیشه خونه بهم ریخته است.
منم
حالا من مجردم مامانم میگه فلان کارو کن دلم میخواد گریه کنم باور کن حاضرم برم بیرون بیل بزنم ولی کار خونه نکنم😭😭😭
والا راست میگه ناشکر ی نمیکنم خداروشکر راضیم به رضای خدا ولی الان اگه میخواستم ازدواج کنم شرط میذاشتم بچه نمیخام نه ابنکه بگم بچه بد یا خدای ناکرده ناشکری کنم نه فقط برا اینکه فشار ا زندگی دیگه اعصاب وروان نذاشته برامون چند وقت پیش یه جا خوندم خانمی متولد 64 دارای 7فرزند بود یکیشم توراه......فقط دوست دارم ببینمش بگم خداییش فازش چی بوده یعنی اینقدر بی دردسر بزرگشون کرده که بازم حامله س
نن چون کارا تکراریه خسته میشم یعنی اگه ازترس شوهرم نبود رختخوابم جمع نمیکردم
هرچی از اتاقش آورد بیرون بردار و قایم کن ی مدت تنبیهش کن بهش نده
بقیه چیزا هم وایسا بالاسرش بگو همین الان باید بزاری سر جاش بدون عصبانیت البته
بعضی وقتا تنبیه لازمه الان تو هفت سالگی یاد نگیره همه عمرت باید بریز بپاش جمع کنی آخرشم دور از جونت زمینگیر میشی
دیدم ک میگما به خودت فکر کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
