بابا بذار من بگم
انقدر نمونه ام دارم
نمیدونی روز عروسی من چکارا کرذن که من شنل پوشیدم برم
من هدیه کربلا یه فامیل سر عروسی داذ
دهن همه باز بودن
باباش نذاشت بریم
کثافت رفت یواشکی به یارو گفت اینا نمیان
من هی منتظر بودم بگن اماذه باشید
تو فکر پاسپورت بودم
فهمیدم این خیر ندیده این کار کرده
به زن طرف بخدا با کلی خجالت زنگ زدم
هی پیچونذ و من من
اخر سرم گفت الان دیگه گرون شده حالا یه روز میایم صحبت کنیم ...
الکی