من یبار به فاصله چند روز چند نفر دعوای سخت باهام کردن.
تو خونمون بی خبر از همه جا بودم نمیدونم چرا شانسم انقد کمه
انقد دلگیر شدم ازشون هنوز یادم نرفته
واگذار کردم به خدا، همون سال یکیشون خودکشی کرد ولی نمرد
دوتاشون طلاق گرفتن، یکیشونم نامزدی کرد و کمتر یه ماه به هم خورد.
یه اتفاق خیلی بد هم افتاد که همشون به دست و پام افتادن که تو رو خدا حلالمون کن
منم احمق بخشیدمشون ولی الان باز تبدیل شدن به همون عجوزه ها که بودن...