یه خانومی جلوتر از من بود،وسیله هاشو داد صندوق،بعد دختره که کارتشو کشید گفت موجودی کافی نیست بعد چن تا از وسیله هاشو برداشت بازم موجودی کافی نبود،خلاصه آخر سر دو سه تا چیز برداشت حساب کرد.منم سبدم تا نصفه پر بود برگشت بهم نگا کرد انگار خجالت کشید از مردم.دلم هری ریخت،خییییلی ناراحت شدم خیییییلی .کاش پشت سریش من نبودم 😔😔😔😔باردارم الان هی به ذهنم میاد گریه ام میگیره
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!