2777
2789
عنوان

چکار کنم با دخالت های مادرم 🤔

2967 بازدید | 75 پست

سلام 

انشالله خدا پدر مادراتون رو حفظ کنه و سلامت نگه داره 

و اونایی که پدر مادر ندارن روحشان شاد باشه 


خب داستان از این قراره ...

شاید حق با مادرم باشه یا من خیلی حساسم 

تا وقتی کوچیک بودم جرات نداشتم تکون بخورم کتکم میزد ناجور جوری که بدنم کبود میشد 

بعد بابامم مینداخت به جونم زیر مشت لگدش نابود میشدم 

خلاصه من بزرگ شدم رسیدم به سن بلوغ و نوجوانی اون موقع آدم غرور داره خب اما این مادر من نمیزاشت حرف بزنم میزد تو دهنم مثلا فکر کنید ۱۴ سالم بود بابام منو میبرد خرید این مادرم انقدر فوش و کتکم میزد که چرا این لباسو خریدی من خوشم نمیاد 

حق خونه پدر بزرگم (پدری )نداشتم حق نداشتم بگم عمه و عمو همیشه منو از اینا دور کرد جوری که منم حس کنم اونا غریبه ن 


خلاصه الان من ۱۰ ساله ازدواج کردم تنها چیزی که تغیر کرده من دیگه کتک نمیخورم 

تازه فاجعه شده بدتر 

اونا شهرستانن من ازشون دورم میخوام برم شهرستان دیگه میگم مستقل شدم دوست دارم با خونه پدر بزرگم عمه و عمو ها رابطه داشته باشم (صله رحم )اما مادرم نمیزاره کلی فوشم میده 

اگر هم برم نیم ساعت نشده هی زنگ میزنه هی زنگ میزنه تا آخرش من برگردم 

میرم میگم مادر من ازدواج کرده ۱۰ ساله جدا از شما هستم خونه زندگیم جداست چرا نمیزاری ۱ساعت خونشون باشم بازم فوش میده که آغت میکنم 


خونه پدر شوهرم خواهر شوهرم هم شهرستان هستن و نزدیک مادرم اینا 

حتی خونه اونا نمیزاره برم وقتی هم برم شب اونجا بخوابم فرداش کلی فوش میده که ساعت ۹ صبح پاشم برم خونه 

بعد میگه خاک بر سرت برای شوهرت میمیری برا خانواده ش میمیری چرا اونجا میری مگه خواهر شوهرت خونه ات میاد که تو میری؟

میگم اون روستا هست کار داره نمیتونه خونه من بیاد ولی همیشه قسمم میده که خونشون برم بلاخره اون عمه دخترم هست دخترم دوست داره بره 


خلاصه انقدر کوفتم کرده با همه به خاطر مادرم قطع رابطه کردم 


مثلا میخوام برم خونه خواهر شوهرم میگه اگه گفتن شام بمون نمونی ها .بعد زود میره کلی تدارک میبینه برای شام ،که من خونه خواهر شوهرم نمونم

منم اونجا دیگه شام نمیمونم 

بعدش اونا هم ناراحت میشن و خلاصه ....‌



هر چیزی میخرم میگه این چیه خریدی اون چیه خریدی به درد نمیخوره انقدر میگه تا از دماغم در بیاد 

برای دخترم لباس میخرم میگه به درد نمیخوره اون چیه آخه پول شوهرت حروم میکنی 

به خدا کار به جای کشیده شده باید قبل خرید به این فکر کنم چی بخرم که مامانم چیزی نگه 

مثلا بخوام برم شهرستان 

کیف و چمدونم رو نگاه میکنه من نباشم میگرده همه رو گوشیم زنگ بخوره میگه کی بود 

اینا به کنار 🤤زنگ میزنه خونمون بعد من میگم مامان پشت خطی دارم قطع کن بهت زنگ میزنم 

میگه کیه میگم شوهرم 

بعد دوباره زنگ میزنه میگه خب واسه چی زنگ زد چی گفت ؟یعنی حتی حق ندارم با شوهرم حرف بزنم 


میگه میایی شهرستان باید یک ماه اینجا بمونی میگم مادر من شوهرم تنهاست چجور یک ماه تنهاش بزارم تو این زمونه .نهار شام نداره 

میگه کار رو بارت چیه زندگیت کجا بود ؟باید زیاد بمونی فلان روز زن فلانی گفته چرا دخترت ۱۰ روز موند بیشتر نمونده 🤤میگم به مردم چه من کار دارم نمیتونم بمونم 

آخرش انقدر حرف های زننده و بد میزنه از دماغت در بیاره میگه ما رو ول کردی بخاطر شوهرت داری میمیری واسش 

دختر داییت اومده خونه باباش ۲ ماه مونده 

تو ۶ روز میمونی

بعد جالبه اون ۶ روز هم که هستم انقدر میگه دخترت خونه رو کثیف کرد دیواره شما برید تا یک ماه باید تمیز کنم کلی قر میزنه

وای چقدر نوشتم 



بخدا اذیتم میکنه همش میخواد کتنرلم کنه 


بعد جالبه من مجرد بودم حتی از دست کتک هاش یدونه دوست دختر نداشتم چه برسه به پسر 

یا اینکه از ترس مادرم هیچ وقت هرز نرفتم 

که بگم شکاکه بهم 


نمیدونم چرا همش میخواد کنترلم کنه 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ای بابا😐


خیلی در جریان مسائل زندگیت قرارش نده


 بهش نگو کجا میری 

تلفناشم یکی در میون جواب بده بگو گوشیم خرابه😑

یه دوش آب گرم🛁 یه لباس راحتی 👗یه چای تازه دم🍵 یه موسیقی ملایم🎶🎧 به درک که خیلی از مشکلات حل نمیشه

به نظرم عزیزم به مادرت بها نده وگرنه باس بهای سنگینی بابتش بدی،اصلا هم بخاطر مادرت خانواده شوهرتو ناراحت نکن،از هر ۱۰ بار که زنگ‌میزنه ۱ بار جواب بده وقتی هم فحش داد گوشی رو قطع کن بگو اگه یبار دیگه فحش بدی جوابتو نمیدم و تا چند روز حوابشو نده،خودت اینحوری بارش آوردی،اگه میگه اون چی گفت و اون جی نگفت بگو به شما ربط نداره،وقتی هم خونه عمه یا مادربزرگت میری به مادرت نگو و نذار بفهمه،خلاصه باس خودتو عوض کنی وگرنه مادرت همینه

مادرت زندگیتو خراب نکنه صلوات،،تو ایندورو زمونه مرد رو حتی نباس ۱ شب هم ول کرد چه برسه یک هفته و دو هفته

مادر شما بیماره، اگه میخوای کمکش کنی راهش اینه که ببریش پیش مشاور که با این وضعیت بعید میدونم بیاد. 

شما الان مسئول زندگی خودتی نه راضی نگه داشتن مادرت.

مادر شما حتی اگه مادر خوبی هم بود، شما نباید هدفت تو زندگی میشد راضی نگه داشتنش چه برسه به ایشون که چنین رفتارهای زشت و غیر انسانی با شما داشته.

بهتره رابطه ات رو مدیریت کنی. نباید بهش بگی کجا میری و با کی میری. بذار متوجه بشه حریم خصوصیت به خودت مربوطه. در مورد چیزایی که میخری اگه نظر داد بگو من اینطوری دوست دارم. نباید بذاری چنین آدم مستبدی، بقیه زندگیت رو هم خراب کنه. دست خودت نبوده که پدر و مادرت کی باشن و چطور بزرگ بشی، اما الان دست خودته که بخوای به اون نوع زندگی ادامه بدی یا نه.

وای چقدر نوشتم  بخدا اذیتم میکنه همش میخواد کتنرلم کنه  بعد جالبه من مجرد بودم ...

بیخیال بقول دوستان ببرش مشاوره  مامانت هرچی میگه تو کار خودتو بکن مامان من فقط باید بهش اطلاع بدم میخوام چیکار کنم حتی اگه دزدی باشه  ولی باید بدونه اما کاری نداره اگه بهش نگم دمار از روزگارم درمیاره

وصله نمی شود دگر این دوهزار و یک تَرَک هی همه شب بند مزن چینی دلشکسته را@
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز