2777
2789
عنوان

چکار کنم با دخالت های مادرم 🤔

| مشاهده متن کامل بحث + 2983 بازدید | 75 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حق با شماس اونم‌مادر ی عمر اینجوری بوده عوض شدنی نیست.یاد دوستم افتادم مامان ش مثل مامان شما

یعنی چی مادره؟ هرکی بچه به دنیا بیاره که نمیشه مادر. مادری یعنی عشق، مسئولیت پذیری، فهم و شعور...

این خانوم مشکل روانی داره و داره زندگی بقیه رو هم خراب میکنه.

 درود 

مادر شما دچار ترکیبی از بیماری های عصبی هستند. 

باید زودتر درمان بشوند در غیر این صورت این بیماری ها ایشون رو به سرعت از پا در میارن. 

مثل یک مرده که یک مرتبه جان می گیرد/دلم از بردن نامت هیجان می گیرد/قلبم ازکار که افتاد به من شوک ندهید/نام مهدی که بیاید ضربان می گیرد//۱۳۷۷ سال تولد همسرم هست. این کاربری دست بنده و همسرم که چون من روانشناس هستند می باشد که گاهی پاسختان را می دهند، لکن برای احترام به شما و ارزش گذاری‌ها، از کاربری مرد استفاده شده و همسر بنده نیز خود را به زن بودن معرفی نخواهند کرد. همچنین وارد هرتاپیکی که بانوان محترم حریم خصوصی شان را می ریزند و وارد دیگر تاپیک های ممنوعه یا خارج از عرف، نخواهیم شد. 

تقریبا یکم مثل همه دردامون بااین تفاوت که من نمیذارم دخالت کنن البته حرفاو زخم زبوناشون رو میشنوم ولی ی گوشم دره اون یکی دروازه مثلا هفته پیش عروسی دعوت بودیم مامانم بدون اطلاع من ب کل فامیل گفته بود که بمن گفته واسه عروسی شومیز میخرم وقتی فهمیدم لباس بلند گرفتم با اینکه بچه شیر میدم ولی نذاشتم دخالت کنه مجردیامم خیلی مشکلات با پدرو مادرم داشتم بخاطر همین ازدواج کردم.خیلی منت پولشونم سر من میذارن واسه بچهام چیزی بگیرن بعدش میگن شما پول نداشتین ما گرفتیم جلوی جمع آدمو آب میکنن.من ی مدت خط مامانمو بلاک کردم جواب داد.شموهم ببین هرچی صلاحه انجام بده ولی نذار هیچ کس جز خودتو شوهرت تو زندگیت دخالت کنه

خدااااااااااااااااااابغلم کن.خیلی خستم
ولي عوضش شوهر خوبي داريد فكر كنم كه هيچي نميگه

نه بابا اونم هی میگه مادرت دخالت میکنه 

ولی درکل نمیزارم که بفهمه مثلا خونه پدر شوهرم نمیزاره برم 

پیش شوهرم میگم شبا از حیاطشون میترسم اونجا نمیخوایم 😐

عمرا  تازه بهش بگم میگه خدایا من چه گناهی کردم این شده بچه م😐

ببین شاید جوونی سختی داشته،شاید باحرفاشون ازارش دادن وشاید اینکه توبچه بودی ومتوجه نشدی باهاش صحبت کن ارومش کن وقت روانشناس از توشهرتون بگیر ببرش پیش دکتر ....مادر خودم تقریبا همین حالتی بود یکسره مشکل اعصاب داشت ازبس که خانواده پدریم اذیتش کرده بودن منو برادرم که بزرگ تر شدیم تصمیم به درمانش گرفتیم واز اونایی که متنفر بود قطع رابطه کردیم،مادر من فوق العاده افسرده بود الان تبدیل شده به یه زن قوی باهمه ارتباط مثبت برقرار میکنه ورزش میکنه...

با نظرم مخالفی ریپلای نکن 🙄🙄🙄
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792