بچه ها تورخدا کمکم کنید شوهرمم نیس

کاش مادر شوهر من زنده بود میرفتم کاراشو میکردم

اگه میخای زندگیت دووم بیار مثل خودشو بشو زر زدن جرشون بده بذار اونجا مرگ ی بار شیون ی بار

حالا اگه باز اومد پشت در چیزی گفتن بگو من صداتونو ضبط کردم میخایدم به شوهرم زنگ بزنید دروغ بگید قسم الکی بخورید وقتی اومد خونه براش میذارم تا بدونه با کیا زندگی میکنه نمیخام الان تو ماموریت اعصابشو بهم بریزم

اما اول سعی کن اگه باز اومدن جلوی در فحشینا دادن صداشونو ضبط کنی بعد سعی کن داری ضبط میکنی خودتم ی جوری حرف بزنی که چقدر ترسیدی و اسایش شوهرت برات مهم

😐😐عزیزم نمیدونم چرا کامنتها و نمیخونی همه بهت راهکار دادن ولی شما فکر کنم چون استرس داری نمخونی یا متوجه نیستی الان به همسرت بگو پایینم نرو خودت غذا درست کن بخور اگر هم دوباره اومدن دعوا فورا زنگ بزن همسرت تا صداشونو بشنوه اگرم گوشیشو جواب نداد با گوشیت طوری که متوجه نشن صداشونو ضبط کن 😐😐

ی دفعه قشنگ ی قهر حسابی برو بگو تا خونه جدا نگیره نمیای ..مرگ ی بار شیون هم ی بار

اینارو به شوهرت بگو 

بگو دارن زندگی ماهم خراب میکنن

عزیزم ظبط صدارو واسه این موقع ها گذاشتن رفتی خونشون یا اونا اومدن یا زنگ زدن ی دکمس فقط بزن ظبط کنه وخلاس

چقد ساده اید شما.

وقتی میدونی گوش شوهعرتو پر میکنن ازین. بعد میان زر زر کنن برات صداشونو ضبط کن دوسه بار نگ دار بفرس برا شوهرت.  بگو میان همش اینحوری میگن 

همیشه گوشیت اماده بزار ضبط کن صداشونو تو که میدونی اینا چه عفریته ای هستن 

طلاق خوبه یا این ک ب قول خودت برده باشی!!!!

اره منم میشناسم خیلی ها همه بچه هاشون رو طلاقی کردن یعنی پاشیدن زندگی براشون مهم نیست خیر نبینن به حق علی.گلم حق بهت میدم نمیخوای زندگیت بپاشه منم روزگارم سیاه بود شوهرمو پر میکردن بعد هم یک دل سیر کتک .من روش بلد شدم گلم همیشه دور و بر شوهرت باش با لوندی البته خودمم در این مورد عرضه ندارم ولی دورش باش چه زناشویی و چه غیره جلو شوهرت خودتو به اونا نشون بده حتی گاهی بگو وای مریضم ولی برم کمک مادرت گناه داره یکم مظلوم نمایی بعد که شوهرت نیست ببخشید ............ لقشون محل نده کم کم شوهرت باورش میشه تو خوبی و اگر توانشو دارید کم کم از اون خراب شده برید جای دیگه برای زندگی

من من 8 ماه با خانواده شوهرم زندگی کردم با اینکه بد نبودن . دختر هم نداشتن ولی از زندگی سیر شدم. خداشاهده بعضی وقتا فکر میکردم فرار کنم بعضی وقتا میگفتم خودمو بکشم .به مادرشوهرم و شوهرم گفتم خداشاهده میرم و هرگز برنمیگردم. میرم پیش مادرم شیراز . و واقعا هم میخواستم این کارو بکنم 

یعنی واقعا همچین آدمهایی هم هنوز هستن؟

خدا بهت صبر بده 

مگه بهت تهمت نزدن کثیفی؟ حالشونوجابیار برو آشپزی کن روغن زیادبزار تابه دود کنه ظرف بشور وسطش بشکن بگو وای چقد لیزه همش توحرفشون بپرسوالاشونو با سوال جواب بده یعنی رسما دهنشونو سرویس کن تا هوس نکنن تورو بالا ببرن بعدشم جلوشون خیلی باشوهرت خوب باشو احترام بزاراینجوری لال میشینن سرجاشون 

چه حد واباد نفهمی گیرت افتاد دختر اومده خونه ننش به تو میگه وظیفه از ما پذیرایی کنی.شوهرتم بااین حال میزنتت یبار بری پزشکی قانونی شکایت کنی می‌فهمه دنیاست کیه مردی که دست بلند کنه از نر کمتره

بشین خونه ت الان هم تماس بگیرباهمسرت بگواومدن این حرفارم زدن

شمادوتابایدیه کاسه کنیدحرفاتونوهمسرتم باید درکت کنه هرروزکه نمیشه بری اونجاکارکنی خودتم خونه داری!

رونده

اگه به شوهرت بگی وپشتت دربیاد دیگه این همه پررونمیشن...

من زن داداششم بامامانمه اصلاکاریش نداریم خواستش میادنخواستش نمیاد!

بعدشم مانیستیم میره کمک میکنه گاهی

حقم داره واقعاسخته بایدتعادل حفظ کنی که توقع نکنن