خیلی فیلم تلخی بود . هرچی فکر میکنم اسمش یادم نمیاد . همه صحنه هاش یادمه وقتی پسره خودش رو از بالای راه پله پرت میکنه پایین و اقاهه تقریبا برهنه میاد و جسد پسرش رو بغل میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خیلی فیلم تلخی بود . هرچی فکر میکنم اسمش یادم نمیاد . همه صحنه هاش یادمه وقتی پسره خودش رو از بالای ...
دپرس شدم😑
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
فیلمی که بازیگر اصلیش رفت خارج کشف حجاب کرد دیگه نمیتونن نشون بدن ايششش
اﺷﮏ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﺏ ﭼﻬﺮﻩ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷُﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺷﺮﺑﺖ ﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﮐﺎﻡ ﻧﯿﺎﮐﺎﻥ، ﮐﺴﺎﻥ، ﺧﻮﯾﺸﺎﻥ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﻣﺎ ﻓﺮﻭ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ …گرسنگی یار دیرین و وفادار ما بوده است و برهنگی در کنار گرسنگی یک دم نسل های ما را ترک نگفته است.