۲۰ سال از زندگی مشترکش میگذره ۱۸ سالگی ازدواج کردن
شوهرش خیلیییی ادم بی احساسیه ذره ای مهر و محبت نداره از صبح تا شب سرکاره و شبم که میاد عصبی و خستست میگیره میخوابه
هر وقت خواهرمو میبینم چشماش قرمزه افسردگی داره اصلا به خودش نمیرسه
حالا شوهرش خوشتیپ هر روز لباس میخره و ادکلن زده و شیک و پیک میره سرکار و خیلی خرج خودش میکنه
اونوقت خواهرم از افسردگی یه مانتو برا خودش نمیخره همه موهای سرش ریخت
واقعا دارم دیوونه میشم خیلی مظلومه حقش این نیست🥲