اخ اولین باری ک به این استند رسیدم تو فروشگاه وایسادم خیره شدم 19 سالم بود ، دوستم متاهل هی منو کشید گفت بیا بریم ، خلاصه دوربین های فروشگاه کلا در یک تی وی جلوی صندوق بود که همه دیده بودن من چقدر خیرم
بدتر کردی که
😂😂😂
یه بار تو رستوران گارسونه آب معدنیم رو نیاورده بود.
بلند شدم گفتم آقا آبمو نیاوردی!؟
یهو کل رستوران برگشتن نگام کردن زدن زیر خنده 😅
پول دادی چرا انداختی سطل اشغال. می دادی به یک نیازمند😁😁
😁😂😃
من بودم ترجيح ميدادم بگم فكر كردم آدامسه تا فكر هاي بد راجب بهم نشه
من یه بار با مامانم رفته بودیم مغازه واسه دخترم وسایل میخریدم بعد دیدم یه چیزی هست روش نوشته برای پاکیزگی من فک کردم واسه خونس هی به مامانم بلند داد میزنم با دستم نشون میدم ماما ماما بیا از اینا یکی واسه خودت بردا یکی واسه من بعد مامانم هی چشم ابرو میومد پسر فروشنده هم میخندید مامانم اومد یدونه با ارنج زد گفت خفه شو
این واجبه هست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
