دقیقا منم چنین تجربه ای رو دارم
اولین بار بدون مامانم رفتم دکتر برا سرماخوردگی بعد رفتم دارو خونه
گفتم ازین ابنباتای سرما خوردگی گلو درد بخرم گفتم اقا ۴ بسته ازینا بدین اناری اکالیپتوس کلاسیک.. پسره نگام کرد گفت ۴ بسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم بله:)))
بعد رفتم داروهامم بگیرم خانمای دارو خونه هی میخندیدن منه خنگ نفمیدم
اومدم در اتاقمو بستم یواشکی مامانم نفمه که انقد پول خرج کردم بازشون کنم یه دفه دیدم نوشته دیر انزاااال داد زدم ماماااااااانننننن
ینی ابروم رفت سالها پیش بود
شوهرم الان میگه اقای داروخونه گفته خوشبه حال شوهرش ۴ بستههه
نمیدونه من چه بدبختیم 😀