منم مثل تو... از حرف زدن درددل کردن با کسایی ک ارزش نداشتن الان همش ترس دارم ک نکنه جایی بگن ...
اخ گفتی یک بار از روی مهربونی دوستانه به یک نفر توضیحات و مشاوره دادم بعد رفت زیرابمو زد هنوز یادم میفته خون تو سرم میماسه از حرص😑
خدایا متاسفم برای تمام لحظاتی که ناامید شدم و تو حاجتم را دیرتر براورده کردی تا کمی بیشتر در کنارت باشم و اکنون که بی قرار تر از هر لحظه صدایت میکنم تو زودتر اجابت دعایم را نزدیک کن تا از شادی غرق در شکر گزاری تو شوم...واسه حاجت رواییم 💖سه تا توحید 💖بخون لطفا...
يكي از مهم تربن درس هايي كه توي ٣٧ سال زندگيم گرفتم اينه كه: دوست واقعي رو فقط وقتي ميشه شناخت كه براش هيچ منفعتي نداري اما بازم سراغت رو ميگيره و به يادته
يكي از دوستام سالها باهم همكلاس و بعدها همكار شديم همه ي پروژه ها امتحانات خريدها و... با من بود و حتي ميرفتم در خونه بهش تحويل ميدادم وقتي توي محل كار ازم به عنوان كارمند نمونه تجليل كردن يه شكايت بلند بالا نوشته بود براي مدير كه اين خانم ارزش اين عنوان رو نداره و بايد بگيد چه چيز من از ايشون كم بوده كه من نمونه نشدم!!!!!!!! نميدونم ميدونه كه من جريان اون شكايتش رو ميدونم يا نه اما ارتباطم رو باهاش خيليييييي كم كردم
افرین دقیقا منم یکی از دوستان صمیمیم موقعه دردودل غیر مستقیم اینو گف الان کارد ب استخونم برسه ب دوست ...
الان خیلی راحتم خیبی وقتا دلم میخاد بشینم با کسی درد دل کنم تا میگم با کی درد دل کنم میگم فقط خدا یا خودم...یاد اون روز میفتم تنم داغ میشه.البته تلنگری شد واسم ک درس بگیرم از رفتارم..
اخ گفتی یک بار از روی مهربونی دوستانه به یک نفر توضیحات و مشاوره دادم بعد رفت زیرابمو زد هنوز ...
وااای این ک خوبه...
من یبار یکی از فامیلای شوهرم خودش پیش من حرف زد بعد رفت حرفایی ک خودش زده گفت من گفتم و همه جا حرف پخش کرد..به گوش شوهرم رسید انقد ناراحت شد گفت همچین چیزی گفتی...
براش توضیح دادم خداروشکر همه حرف منو باور کردن چون اون کارشه...شوهرم خواست بره ب شوهر اون بگ نذاشتم گفتم شاید بخاطر این کار زندگیشون خراب بشه شرش دامن مارو بگیره ...اما هیچوقت نمیبخشمش چون تازه ازدواج کرده بودمو وارد فامیل شده بودم خیلی بد بود برام
یه مدت یه آدم مریض هی بهم بد میکرد و چیز میگفت و تیکه و زخم زبون و ..... منم مثل ماست وایمیستادم هیچی نمیگفتم اون هر دفعه بدتر میشد شوهرمم میگفت آره تو باید همیشه سکوت کنی یه روز به خودم گفتم این چه وضعیه آخه دفعه بد اومد طرفم دقیقا مثل خودش رفتار کردم هر چی گفت جوابشو دادم صداشو بالا برد من بالاتر بردم خودش تعجب کرده بود دیگه از اون شب دیگه هیچی بهم نگفت نه تیکه نه زخم زبون بعضی وقتا سکوت طرف رو پروتر و بدتر میکنه یه وقتا آدم باید از خودش دفاع کنه
میشه برای حاجت دلم یه صلوات بفرستید شاید به خاطر دل پاک شما خدا حاجت منو هم داد