2777
2789

بچه ها من اول مهر باید برم سرکار. نمیتونم مرخصی بگیرم دخترم اون موقع تازه ده ماهه میشه. شهر غریب هم هستیم مامانم اینا نیستن که دخترمو نگه دارن. دارم زار زار گریه میکنم. میترسم بزارم مهد. میگن به بچه های کوچیک خواب آور میدن که بخوابن اذیت نکنن

خدایا تو معجزه زندگےمنے، همیشه دلم به مهربانے دست هایت گواهے مےدهد.من ...همین بودن های همیشگے ات رامےخواهم، همین چشم هاےبیدارت، گوش هاےشنوایت، بخشندگےبے پایانت

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب نرو سرکار.اگه واقعا نگران بچه ت هستی بشین مادری کن

پروردگارا شکرت که بهترینها را برایم مقدر کردی.پدر و مادری که مثل کوه پشتم هستند همسری که عاشقانه و دلبرانه کنار هم زندگی میکنیم دختری که مثل گل پاک است و برادر و خواهری که عاشقانه همدیگر را دوست داریم...خدایا شکرت که در این دنیای به این قشنگی حسرت هیچ بر دل این بنده ات نگذاشتی❤

ی روز در میون باباش هست که نگه داره وقتای دیگه ی صبح تا ظهر یا ظهر تا عصر کسی نیست

خدایا تو معجزه زندگےمنے، همیشه دلم به مهربانے دست هایت گواهے مےدهد.من ...همین بودن های همیشگے ات رامےخواهم، همین چشم هاےبیدارت، گوش هاےشنوایت، بخشندگےبے پایانت
بنظر من بچه واجبتره نرو دوسال مرخصی بدون حقوق بگیر

ندادن بهم. موافقت نکردن 

خدایا تو معجزه زندگےمنے، همیشه دلم به مهربانے دست هایت گواهے مےدهد.من ...همین بودن های همیشگے ات رامےخواهم، همین چشم هاےبیدارت، گوش هاےشنوایت، بخشندگےبے پایانت
تنها راهش‌مهده..بگردجای‌معتبرپیدا‌کن

تو اون شهر ی مهد که شیرخوار نگه دارن بیشتر نیست

خدایا تو معجزه زندگےمنے، همیشه دلم به مهربانے دست هایت گواهے مےدهد.من ...همین بودن های همیشگے ات رامےخواهم، همین چشم هاےبیدارت، گوش هاےشنوایت، بخشندگےبے پایانت

پرستار بگیر واسش...

البته من خودم دوس ندارم بچمو دست هیچکی بدم ترجیح میدم بمونم خونه و خودم نگهش دارم

هر چه اید به سرم  باز بگویم گذرد                                     حیف ازین عمر     که با می گذرد، می‌گذرد    💔💔
تو اون شهر ی مهد که شیرخوار نگه دارن بیشتر نیست

پس‌پرستار‌خوب

نیلوفر و باران در تو بود خنجر و فریادی در من،فواره و رؤیا در تو بود تالاب و سیاهی در من، در گذرگاهت سرودی دگر گونه آغاز كردم...
خب نرو سرکار.اگه واقعا نگران بچه ت هستی بشین مادری کن

مرخصی بدون حقوق نمیدن. میگن نیرو نداریم. 

خدایا تو معجزه زندگےمنے، همیشه دلم به مهربانے دست هایت گواهے مےدهد.من ...همین بودن های همیشگے ات رامےخواهم، همین چشم هاےبیدارت، گوش هاےشنوایت، بخشندگےبے پایانت

غصه نخور منم مثه تو بودم دقیقا همین سن بچه ات و همین غربت

اما گشتم یه مهد خوب نزدیک خونه پیدا کردم

چون بچه کوچیک بود مقاومتی هم نکرد الانم بعد مدتها قشنگ میره

دیگه چه میشه کرد مثه خونه نیست اما خوبه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792