سلام .خاهر شوهرم سفر خارج رفته بودن به من نگفته بود.خودم پرس و جو نمیکنم میگم حتما دوست ندارن کسی مطلع باشه ولی بعد سفر میگن چرا من زنگ نمیزنم از احوالات سفر بپرسم منم میگم وقتی نمیدونم نگفتن چرا باید تماس بگیرم .حالا ایندفعه زنگ زد همسرم که گوشی بده من تا بگه یادم رفت و نشد همسرم گفته نمیخاد سفر خوش گذشت
بازم به يورت بگير
بي تفاوت باش انقد خوبه
حالا میگم چرا شوهرم موبایلش نداد صحبت کنم با خاهرش؟
با لنگه دمپایی بزن تو سرش بعدم بهش بی محلی کن مردک چلمن
وا چ پررو مث خانواده شوهرم
هفته ای ک هیچ ماهی یبارم نمیزنگن بعد گله ای هم میکنن دختره بیمعرفته زنگ نمیزنه حالمون بپرسه
خب همسرتون هم از کار خواهرش خوشش نیومده، واسه همین اینجوری برخورد کرده. بین خواهر و برادره. شما بی تفاوت باشین.
الان من میگم اون زنگ زد هر چند به گوشی خودم زنگ نزده به گوشی شوهرم چرا نداد صحبت کنم
بچه هاا حالا من جاریم اینجوره منتظره ببینه من چ ضعفی نشون میدم مثلا من زیاد اهل زنگ زدن نیسم تا اینو فهمید شروع کرده ب زنگ زدن ب کل خاندان شوهر ..حالا فک میکنه خب میکنه ب همه اجازه داده تو زندگیش دخالت کنن
یا مثلا من با ی خواهرشوهرام رابطه خوبی ندارم بنا ب یه دلایلی بعد از وقتی فهمیده شدید باهاش صمیمی شده ..یبار خواهرشوهرج بهم گف یوقت ی زنگ نزنی هاا ب ما..ب ده دیقه نکشید ب شوهرش گف منو رایگان کن از بس ب اجیا میزنگم شارژم زود تموم میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
