دورهمی دوستان صمیمی صفحه 372 | تبادل نظر نی نی سایت

عضویت: 1398/01/19

تعداد پست: 1729

ماشالله به دقت 😄😄😄

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید

1398/04/15

|

15:41

عضویت: 1398/01/19

تعداد پست: 1729

منم خیلی دقت میکنم به همه چی.

عین خودمی دیگه

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید

1398/04/15

|

15:41

roz139700

عضویت: 1398/03/24

تعداد پست: 4461

در که پرده داره نمیگم یه در دیگه هست پشت گلا در راستای اشپزخونه قهوه ایه اونو میگم

اهان اونا در دوتا اتاقن

گاهی یک کلمه حرف چنان امیدی در یه نفر ایجاد میکنه قابل وصف نیست 😍😍گاهی هم یک کلمه چنان یک نفر و ناامید میکنه و زندگیش و زیر رو میکنه که خدا میدونه 😔😔سعی کن همیشه حرفات بوی خوبی بده و حال بقیه رو خوب کنه 😍😍

1398/04/15

|

15:42

عضویت: 1398/01/19

تعداد پست: 1729

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

تو مگه نرفتی بخوابی؟

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید

1398/04/15

|

15:42

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6670

معلومه که مادرشوهرتم خیلی خانم.خوبی هستش ازطرفیم خیلی جوونه وخب احتمالا رفتاراش نزدیک به خودته و واس ...

اره خب هم جوونه هم اینکه کلااا اروومه مثللاونروز پسرم یه عالمه گندزد توخونه وازلین و خالی کردروپتو و تشک لاک‌و‌خللی کرد رو فرش.لیوان شکوند و کلی اذیت کرد تویه روز هم خجالت کشیدم ازش بخاطر اینهمه گند بهش میگفتم وای بااین کارا کی صدات دربیادو دعوامون کنی خدا میدونه میگفت هیچکی نه من مطمئن باش هیچوقت عصبی نمیشم🤗🤗خودمم نمیدونم شوهرم دوست نداره از طرفیم میگه خونه بخرم من راضی نیستم چون دلم‌میخواد تویه شهر خونه بخره اینجا محیطش خیلی کوچیک‌کلاااا محدودم

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/15

|

15:43

عضویت: 1398/01/19

تعداد پست: 1729

اهان اونا در دوتا اتاقن

اهاااان

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید

1398/04/15

|

15:43

عضویت: 1398/01/19

تعداد پست: 1729

مریم خانم اشتباه راهنمایی کردی

دقتت کمه خانم

حواستو جمع کن

@مااادر

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید

1398/04/15

|

15:44

راستینا

عضویت: 1398/03/17

تعداد پست: 834

من امروز فقط باید لباس بشورم امروز تموم کنم فردا باید ردیف کنم کلی کار دارم

امروز همه ی خونم مرتب بشه ازفردا بشم یه ملکه درجه دریک☺☺☺☺

1398/04/15

|

15:44

مااادر

عضویت: 1397/08/28

تعداد پست: 3885

اهاااان

وای من داشتم گمراهت میکردم.فک کردم جزءکابینتاس.

1398/04/15

|

15:44

عضویت: 1398/01/19

تعداد پست: 1729

اره خب هم جوونه هم اینکه کلااا اروومه مثللاونروز پسرم یه عالمه گندزد توخونه وازلین و خالی کردروپتو و ...

کدوم شهر زندگی میکنی فاطمه؟

البته اگه واست مقدوره بگو

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید

1398/04/15

|

15:45

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6670

کدوم شهر زندگی میکنی فاطمه؟ البته اگه واست مقدوره بگو

شاهرودمیدونی کجاست

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/15

|

15:46

roz139700

عضویت: 1398/03/24

تعداد پست: 4461

نهههه پریا مریم درست گفت اون ام دی اف کنار یخچال عشقمم

گاهی یک کلمه حرف چنان امیدی در یه نفر ایجاد میکنه قابل وصف نیست 😍😍گاهی هم یک کلمه چنان یک نفر و ناامید میکنه و زندگیش و زیر رو میکنه که خدا میدونه 😔😔سعی کن همیشه حرفات بوی خوبی بده و حال بقیه رو خوب کنه 😍😍

1398/04/15

|

15:46

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6670

نهههه پریا مریم درست گفت اون ام دی اف کنار یخچال عشقمم

شماداروسازی میخوندی

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/15

|

15:47

roz139700

عضویت: 1398/03/24

تعداد پست: 4461

گاهی یک کلمه حرف چنان امیدی در یه نفر ایجاد میکنه قابل وصف نیست 😍😍گاهی هم یک کلمه چنان یک نفر و ناامید میکنه و زندگیش و زیر رو میکنه که خدا میدونه 😔😔سعی کن همیشه حرفات بوی خوبی بده و حال بقیه رو خوب کنه 😍😍

1398/04/15

|

15:47