2777
2789
عنوان

شوهر دهن لق

1663 بازدید | 41 پست

بخدا بعد ۸سال زندگی خسته شدم از کارای شوهرم.

هر چی میگم بهش تا خانوادشو میبینه میذاره کف دستشون،مثلا هرکگچی واسه خونه بخریم ،هرجا بریم یا تصمیم داشته باشیم درآینده چه کاری کنیم تا داداششو میبینه میگه ما فلان کارو کردیم میخوایم فلان وسیله رو بخریم .بخدا خسته شدم از دست این کاراش هر چی توضیح میدم لزومی نداره تو راجع به برنامه زندگیمون با کسی حرف بزنی اصلا متوجه نمیشه خیلی بدم میاد خانواده ی شوهرم از جزئی ترین مسائل زندگیمون خبر دارن،جاریم پنج ماه بود حامله بود هیچکدوممون خبر نداشتیم اصلا هیچی به کسی نمیگن،هیچکس هم سر از کارشون درنمیاره ولی همین جاریم از کوچکترین اتفاقات زندگیم هم خبر داره خیلی حرصم میگیره،جالب اینجاست که اگه اتفاقی تو خانواده ی شوهرم بیفته ،اصلا شوهرم به من نمیگه ولی دهن لقیش واسه منه هرکاری کنیم هر اتفاقی تو خانواده و فامیل من بیفته خانواده همسرم با تمام جزئیات باخبرن، نمیدونم با شوهرم چیکار کنم. 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بلهخانومی کار خیلی بدیه منم تا همین اواخر اینطوری بودم یه صحبتهای مختصری با باجناقم داشتم که نگو جاسوس بوده دیگه تصمیم گرفتم تو خابم حرف نزنم چون فکرشو نمیکنی پرنده ای که تو خونه نگر میداری جاسوس باشه  

ببرش مشاوره بلکه حرف مشاورو بفهمه 

سعی میکنم از وسایل یک بار مصرف استفاده نکنم ،خصوصا سفره ی یک بار مصرف که اصلا ضروری نیست .همیشه لیوان همراهم دارم .تا بتونم اب معدنی نمیخرم .فروشگاه که میرم کیسه همراهم دارم وپلاستیک نمیگیرم.تابتونم زباله تولید نمیکنم.زباله های خشک وتر رو جدا میکنم وزباله های خشک رو تحویل کانکسای شهرداری میدم .شاید بگید برای چی اینهمه به خودت سختی میدی وقتی هیچ کس رعایت نمیکنه ؟ خودمم گاهی به این فکر کردم گاهی به سختی میفتم ،راحتیم کمترمیشه اما دیگه عادت کردمو ی حس خوب از این رعایت کردنام گرفتم  .همه ی این کارارو میکنم برای برادرزاده هام که وقتی بزرگ شدن اندکی از این طبیعت براشون باقی بمونه .برای بچه های خودم .برای بچه های شما که عاشقشون هستید.میخوام وقتی بزرگ شدن بگم من سهم خودمو انجام دادم وکوتاهی نکردم .
نه دوست نبودیم ،پسرخاله ش داماد خالمه اونا معرفی کردن،

ببین چون دوست نبودین و همو قبل ازدواج نمیشناختین این رفتارها میکنه احتمالا تو بچگی هم همینطور بوده . یه بار یه موضوع مهم و بهش نگوووو .بعد که فهمبد بگو چون میری کف دست خانوادت میزاری نگفتم که ادم شی امیدوارم به این روش درست شه چون شوهر دختر خاله من درست شد . تا سه ماهگی نمیدونست دختر خالم حامله ست 

هر چی آرزوی خوبه مال تو دوستم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز