وسايل اضافي واسه جهيزيه نخريد

مهم نباشه برات

بچه ها درمورد مبلمان‌بگید  اگر   راحتی بگیریم   ضایع نیس؟

بی چاره🙄

نه چرا ضایع منم راحتی گرفتم

منم مثل تو. بقیه پولو گرفتم. تازه من وام گرفتم گذاشتم روش خونه خریدم. فامیلای خودم تعریف میکنن. جهیزیزیم هیچی کم نداشت. فقط چیزایی که لازمم نشد رو نخریدم. چرخ خیاطی و سرخ کن و ساندویچ ساز و .... نخریدم. ولی مادرشوهرم همیشه یه جور خاصی از جهاز بقیه تعریف میکنه. میگه فلانی ظرفشویی خرید. عاالیه. شما ندارین. واقعا نمیدونم چی بگم. خوب اخه چون شما پول خونه نداشتین من خودمو تو قرض انداختم و خریدم. 

البته باز مادرشوهر من از اون خوباست. بازم بعضی وقتا میگه. هر کاااری بکنی باز مردم حرف میزنن. 

زندگی خودتو بکن خواهر جان. هر کی حرف زد بگو بابام وقتی داشت بهم پول میداد حواسش به بی شعوری مردم نبود. یا مثل من با اون پول یه چیز دهن پر کن بخر. البته الان خونه خیلی گرون شده. ولی طلا یا یه باغ کوچیک بخر با پولش . 

اره. دقیقا. واسه منم همین جوری شد. واسه خواهرم گفتن اصلا و ابدا پول نمیدیم. جهاز خریدن از این سر تا اون سر. نصف فامیل سکته ناقص زدن از دیدن خونه و زندگیش. البته انصافا خواهرم خیلی گشت و همه چیز رو ارزونش رو پیدا کرد و خرید. اما جهیزیش واقعا چند نفرو سکته داد. در حدی که صمیمی ترین فامیلمون که همه جا 24 ساعته تعریف جهاز میکنه. از جهاز خواهرم یه کلامم نمیگه. حتی یه تبریک خشک و خالی هم نگفت. نصفشونم از حرصش بعد عروسی شام دعوتش نکردن.    با همچین ادمای با فرهنگی شدیم هفتاد میلیون. 

من نمیدونم پس ما چرا تینطوری ایم? دشمن خونیمونم یه چیز بخره خوشحال میشیم. 

اررره میخواممم

اولاش خیلی سخت بود...اما حالا عادی شده....ولی هر وقت یاد رفتارشان میرفتم....که تازه این کوچیکترینشه....همش رو سر شوهر بدبخت خالی میکنم....شوهرم هم حق بهم میده....آخه خود شوهرم هم مامانی بود....اگه مامانش میگفت...عیدی کم آوردن....غر خیلی بهم میزد و سرکوفت....اما حالا بعد ۹سال آدم شده......اما حس میکنم گذشته با حرفهایی که مردم و مادر شوهرم و پدر شوهرم میزنن....دوباره تمومش جلو چشمان میاد....و سر شوهرم فریادام رو خالی میکنم.....شوهرم هم چیزی نمیگه.....فقط میگه همش تقصیر منه .....بچه بودم....و میدونم چقدر حرصت دادم....مادر و پدر شوهرم آدمهایی هستن....که سر چیزای بی خودی....همش میخوان طلاق بدن....از عقد تا حالا اخلاقشون اینجوری....اما چه کنم بچه ام گناه داره....مگرنه حالشون رو میگرفتم....اما امان از ترس آبرو که میبنده دهن آدم رو میبنده 

😗خونه خریدم...اما مادرشوهرم میگه از زرنگی وکار کردن پسرم بوده

گل گفتی....منم پیش خودم میگم این حرفایی که میزنن از سوزشونه....مگرنه بعد۹ سال ول کن باید باشن

اره. مادرشوهر منم. اوایل جوری رفتار میکرد انگار پسرش خونه خریده. همش میگفت پسر من عرضه داشت. داره ماهی هفتصد قسط میده ولی در عوض خونه خرید. گیرم داده بود خونه به اسم شوهرم باشه. ولی من هی از خودم تعریف میکردم. هی میگفتم فامیلامون میگن تو تکی. واقعا خیای با عرضه ای. زندگی شوهرتو جمع کردی. وگرنه ماهی هفتصد تومان دو سال دیگه اجاره این خونه هم نیست. الان خونمون بعد دو سال طبقه پایینی پنج تومان پیش داده. ماهی هفتصد. یه جورایی داریم اجاره میدیم. انقد از خودم تعریف کردم که اونام یاد گرفتن الان فامیلاشون بعضیا وااقعا طرف منن. بعضیا هم که.... 

خواهر جان بی شعور همه جا پیدا میشه. اونی که میخواد قدر بدونه میدونه. تو خودتو بالا بالا ببر. هی بزن تو سرشون که کدوم دختری باباش پول خرید خونه میده بهش? من تکم تو کل دخترای فامیلمون. تا خودت تعریف نکنی از خودت. هیچ کس حواسش نیست چه کارا کردی. 

واقعا. والا ما به زور یادمونه دیشب شام چی خوردیم. من عروسای پارسال فامیلو یادم نیست جهازشون چی بود. اصولا دقت خاصی ندارم که کی چی خرید. همیشه گفتم بابای دختر. بابای پسر. هر کی هر چی خرید دستشون درد نکنه. دندون اسب پیشکشی که شمردن نداره خواهر جان. 

تلگرامتو بده اونجا پیام بدیم

راست میگیو....از این منظر نگاه نکرده بودم....پیش به سوی تعریف از خود😙گل گفتی