2777
2789

مثل تولد یک سالگی و دو سالگی‌و سه سالگیش بود

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

از تم تولد خوشم نمیاد هر چی خوشگل باشه میزارم واسه دو سالگیش یه عکس بزرگ ازش به همراه عکس های کوچیک که از حاملگی و سیسمونی بود تا دو سالگیش رو گذاشتم با تزیین بادکنک  قشنگ شد  

هنوز نگرفتم

اگه بگیرم اولین جشنش میشه

چون سال اول شوهرم نبود ماموریت بود۱۰ روز بعدش اومد تولد خودمونی گرفتیم

سال بعدش سه تایی رفتیم ماموریتش خونه نبودیم

سه تایی رفتیم شهربازی و رستوران

سال قبلم کلا منتقل شدیم تو تولد دخترم اسباب کشی داشتیم 

انشالله امسال یجاباشیم براش تولد بگیرم بهش بچسبه

ا و سالهای قبل بر نامه ات چطور بوده یه خلاصه بگو دستمون بیاد تو ذهنت چی میگذره

سالهای قبل درحد خودمونی بوده منو همسرم وپسرم یه کیک گرفتیم بردمش اتلیه همین خیلی مفصل نگرفتم تابحال

سالهای قبل درحد خودمونی بوده منو همسرم وپسرم یه کیک گرفتیم بردمش اتلیه همین خیلی مفصل نگرفتم تابحال

واقعا همه دلشون میخواد برا بچه ها تولد تپل بگیرن ولی چون چهارسالش هست و تقریبا تو ذهنش تا آخر عمر میمونه پیشنهاد میکنم عمده هزینه و انرژی و برا خودش بزاری  حالا هرچی که خوشحالترش میکنه شهربازی یا مهمونی  یا کادو   کلا رو خودش مانور بدع تا مهمونی بازی

والا هزینه هم نه خیلی زیاد ونه خیلی کم درحد متوسط میخام هزینه کنم

من دو تومن هزینه کردم حدودا با هزینه عکاسی  خیلی هم به پسرمو و مهمونامون خوش گذشت  بعد از اون مراسم من چنتا از اقوام شبیه من مرایم گرفتن درصورتی که اصلا تو فامیل مد نبود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792