من سر پسرم این مشکلات رو داشتم
۱-بیشتر شبها تنها بودم با یه نوزاد تازه متولد شده چونکه شوهرم حوصله خونه اومدن رو نداشت میموند خونه مادرش که یه شهر دیگه بود(آخه محل کارش همون شهر مادرش اینا بود)
۲-خونریزی پیوسته داشتم چونکه دیواره رحمم به شدت نازک شده بود تا ۶ ماه هر روز خون شدید از دست بدی فقط تصور کن
۳از بس نوار بهداشتی استفاده کردم کشاله رانم تاول زده بود
۴-یبوست داشتم چونکه از بس درگیر بچه بودم نه وقت میکردم آب بخورم و نه حتی یه سرویس راحت برم
۵-هموروئید داشتم و خونریزی از مقعد
۶-سینه هام زخم شدید داشتن و با خون سینه به پسرم شیر میدادم هیچوقت یادم نمیره چقدر عذاب کشیدم و گریه میکردم
۷-پسرم کولیک شدید داشت تا ۶ماهگی بعضی روزها بود که در طول ۲۴ ساعت فقط یک ساعت میخوابیدم
۸-افسردگی شدید زایمان گرفتم
۹-بخاطر کولیک پسرم کاملا در پرهیز غذایی بودم و از طرفی وقت برا پختن غذا نداشتم و بیشتر وقتا گرسنه میخوابیدم
۱۰-همسرم اونقدر ازم فاصله گرفته بود که مطلقا خونه نمیاومد اگر هم میومد بحث و دعوا راه مینداخت و میرفت
غمنامه ای داشتم واسه خودم
الان که فکرشو میکنم خریت محض کردم و به پای همسرم و زندگی موندم،دلیل این همه سختی کشیدنم رو هیچوقت نفهمیدم