عمه کوچیکه ی من ک ازدواج کرد, همسرش بنده خدا یکم دندوناش نامرتب بود اما آدم بسیااااار شریف و خوبی بود. (چندوقت بعد کامل دندوناشو درست کرد خیلی عالی شد.) بعد زنعمو بزرگم تو هر جمعی ک بود, دهنشو کج و کوله میکرد و ادای شوهرعمم رو درمیاورد و هرهرررر میخندید و مسخره میکرد... چند سال بعد واسه پسرش زن گرفت, ینی عروسه دهنشو ک باز میکرد , شونصد تا دندوناش ب طرز زشتی میزد بیرون... بمااااااند ک چقدر ایرادای دیگه هم داشت.