2777
2789
عنوان

بیایی از کسایی که مسخره می‌کردن موردی رو و سرشون اومده بگیم

| مشاهده متن کامل بحث + 33545 بازدید | 622 پست
یه بنده خدایی توفامیل ما بودیه خانواد۶ ای روبخاطربچه معلولشون دست مینداخت زدوبعدازچندسال بفاصله دوسه ...


یا خدا چقدر بد جواب گرفته بنده خدا 

حالا بچه هاش باید تاوان اشتباه اینو بدن

کاش یادش باشه یروزی مسخره کرده

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم چه بامزه از دست خودتم نمیتونی فرار کنی    

بخدا خنده داره همش دوش میگیرم بوی خودم بهم نخوره بیشتر از لباسام متنفرم😂😂

گروه نارنجی 🧡وزن شروع : ۷۲- وزن هدف : ۵۷💪🧡هدف اول :۶۹، هدف دوم : ۶۵، هدف سوم: ۶۳,هدف چهارم : ۶۰, هدف نهایی:۵۷ 😍⁦♥️⁩
من همسر خودم چند سال درگیر بود همه تعجب میکردن من مثل قبلم .از روز اول برا هر کاری رفت بیرون از زیر ...


عزیزم خدا نمیگذره ازشون بدیا رو به خودش واگذار کن.کار خوبی کردی که پشت شوهرتو خالی نکردی.بازم به خدا توکل کن و از خودش بخواه

منم همین سختیارو کشیدم و خیلی زخم زبون خوردم سر چیزی که خودمون مقصرش نیستیم اوضاع کار بده و ماها تلاش خودمونو میکنیم ولی واقعا خیلی چیزا دست ماها نیست.خیلی سختیا کشیدم ولی فقط از خدا خواستم صبر کردم.وقتی اصلا فکرشم نمیکردم شوهرم استخدام شد خودمم کاری رو که میخواستم جور شد.

انشالا خدا به هممون کمک کنه که محتاج کسی نشیم و خودش جواب آدمایی که آزارمون میدن رو بده.  

عزیزم خدا نمیگذره ازشون بدیا رو به خودش واگذار کن.کار خوبی کردی که پشت شوهرتو خالی نکردی.بازم به خدا ...

ممنون عزیزم.ممنون از دعاهای خوبت.اتفاقا همسر منم قبل عید پیشنهاد کار شد بهش.البته بر اساس شناختش از کار قبلیش.روزی که بهم خبر دادفقط اشک ریختم و شکر کردم.

🇮🇷خوشا تماشای صبح فردا.خوشا بهارت شکوفه زارا.خوشا هر آنکس که دوست دارد .نفس کشیدن در این هوا را.خوشا سرودن به لحن باران.زعشق گفتن به گوش یاران.خوشا تبسم خوشا ترنم.به سایه سارت جان ایران.تو نام عشقی سلام عشقی.برای این دل تمام‌عشقی.تو دل ستانی تو دل نشینی.تو آسمانی ترین زمینی.خوشا ز نام و نشان گذشتن.به عشق تو از جهان گذشتن.یلان از هفت خوان گذشتن.به سان آرش زجان گذشتن.جان ایران جانان ایران🇮🇷

خداروشکر ایشالا همینجور اتفاقای خوب براتون بیوفته    

ممنون.کلا‌زندگی پر از چالشه هر روز یه جور.سلامتی باشه همه چی قابل حله

🇮🇷خوشا تماشای صبح فردا.خوشا بهارت شکوفه زارا.خوشا هر آنکس که دوست دارد .نفس کشیدن در این هوا را.خوشا سرودن به لحن باران.زعشق گفتن به گوش یاران.خوشا تبسم خوشا ترنم.به سایه سارت جان ایران.تو نام عشقی سلام عشقی.برای این دل تمام‌عشقی.تو دل ستانی تو دل نشینی.تو آسمانی ترین زمینی.خوشا ز نام و نشان گذشتن.به عشق تو از جهان گذشتن.یلان از هفت خوان گذشتن.به سان آرش زجان گذشتن.جان ایران جانان ایران🇮🇷

پسر داییم تازه عقد کرده بود و نامزدش خیلی میموند خونه داییم،یه بار که همه فامیل جمع بودن زن داییم همش از کسایی که تو نامزدی باردار شده بودن تعریف میکرد و تیکه و طعنه به عروسش،که اینجور آدما آبروی خونواده خودشون و شوهرشونو میبرن(من اصلااااا با نظرش موافق نیستم)،گذشت،اونا عروسی کردن و بعد چندسال بچه دار شدن اما دختر همون زن داییم سه ماه بود عقدبود کع باردار شد د عروسیش ۳ماهه بود،لبخندای عروسش یادم نمیره

گاهی آدم بده خودمونیم فقط، حالیمون نیست... 

دیگه اینکه عمم یه پسر خیلی شیطون ولی شیرین داشت،عموم همیشه میگفت من اگه بچم اینجوری بود میکشتمش،چندسال بعد خودش بچه دار شد که پسرعمم پیشش جواهره،تو بی ادبی و شلوغ کردن همتا نداره عمومم نتونست بکشتش😐😐

گاهی آدم بده خودمونیم فقط، حالیمون نیست... 

پسر داییم تقریبا خوش چهره محسوب میشه اما با یه خانومی ازدواج کرد که خب چهرش خیلی خوب نبود و پاهاش یکم ضربدری بود،خالم خیلی حرص میخورد که حیف فلانی نیست بااین دختره ازدواج کرده،همش میگفت پاهاش فلانه،دخترش که دنیا اومد دقیقا شکل پاهاش مثل همون عروس داییه شد،خالم گفت از بس مسخره کردم فلاتی رو سر بچم اومد.

گاهی آدم بده خودمونیم فقط، حالیمون نیست... 

خانواده همسرم بخاطر الرژی دخترم مدام بخاطر اینکه من حساس بودم روش بهم پوزخند میزدن خیلی دلم شکست ازشون همش مبگفتن تو حساسی و فلان

الان نوه هاشون و پدرشوهرم  همینطور همشون محتاج شدن ب دکتر دختر من!!!

مامانمو برادرم از وقتی بچه بودم منو مسخره می کردن تا ازدواج کردم از دستشون خلاص شدم بهم می گفتن زشتی پلیدی خرابی دروغگو دو به همزنو بدذاتی حالا چی من یه بچه نه ساله بودم فقط همیشه کارشون بود انقدر اعتمادبه نفسمو داغون کرده بودن حامله شدم باورم نمی شد خدا منو لایق دونسته گذشت برادرم پسر خیلی زیبا قد بلند و خوش مشربی فکر می کنین چی شد دختری گرفت که همون مامانم براش گرفتا زشت دقیقا تمام صفتایی که بهم بستنو هزار برابر بدترشو دارههم برادرم هم مادرم الان ده ساله دارن عذاب می کشن صبح و شب از دست این دختر عفریته راه خلاصی هم ندارن مثل من که بچه بودم فقط  نگاشون می کردم حتی گریمم نمیومد چون فکر می کردم دنیا همینه برادرمم هی می گه ازدواج همینه قشنگ داره تقاص پس می ده گرچه هزاران بار دعاش کردم به خدا گفتم نجاتش بده اما


خونواده شوهرم بهم گفتن نازایی حالا من فقط یه سال بود ازدواج کرده بودم که حامله شدم سر همون یه سال ولی چون همسرم منو گرفته بود فکر می کردن مریض و نازام به همه هم گفته بودن فلانی نازاست الان عروسی که خودشون گرفتن هشت ساله نازاست و بچه دار نشده گرچه هممون جاری رو هی دعا می کنیم کاش حامله شه دختر خوبیه من براش دعا می کنم از خدا بخشش می خوام اماااا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ازدواج

ati09 | 26 ثانیه پیش
2791
2779
2792