سلام بچه ها من سه ساله ازدواج کردم بچه ای ندارم البته شوهرم متمایل نیست من و شوهرم با عشق ازدواج کردیم شوهرم فوق العاده مرد خوبیه فقط یه ایرادی که داره اینه که بیش از اندازه به مادرش اهمیت میده مادرشوهرم گاهی 2 ماه گاهی 5 ماه و گاهی 7 ماه پیشمون میاد میمونه واقعا حسوده ودلش میخواد همیشه تو اولویت باشه نمی زاره منو همسرم تنها باشیم هر دو کارمندیم و فقط شبها رو داریم که اونم میاد بینمون تو رو خدا چیکار کنم که انقد نیاد پیشمون یا شوهرم بیشتر به من وابسته باشه ؟تیکه هم خیلی بارم میکنه این اواخر تیکه هاش در مورد بچه است منم نمی خوام بگم که پسر خودت بچه نمیخواد😣از سر کار میام خونه غذا هم خودم باید درست کنم باور میکنین الان اومدم بخوابم به خاطر اون تا زودتر صبح بشه بزنم از خونه بیرون و به نظرتون اگه یه بچه وارد زندگیمون بشه آیا میزان وابستگی شوهرم کم خواهد شد؟
مادر شوهرمنم چند وقته میاد خونه ما میخوابه اوف ادم انگار میخوادخفه بشه
یه روزی رفتیم تو کوچه با دوستامون بازی کردیم بدون اینکه بدونیم اخرین بار بوده😥😣کی فکرشو میکرد یه روز با ادمایی حرف بزنیم که تا اخر عمرمون شاید هیچ وقت نبینیمشون🤩😍
مگه خودش زندگی نداره که میاد چند ماه میمونه؟؟😕😕😕بعدم جریان بچه رو بگو خودم دوس دارم شوهرم فعلا راضی نیست بذار شوهرت جوابگو باشه .اگه گفت دلیلش چه بگو از خودش بپرس.منم همین مشکل داشتم همین گفتم خلاص شدم
خداوند در قلب توست و تو در آسمانها به دنبالش میگردی...