از رفتن پیش دعا نویس متنفرم و خیلی خیلی بدم میاد ،هرگز این کار رو تکرار نکن ،اگه به خدا معتقدی همون خدا برات کافیه ،رفتن پیش دعا نویس کفره
هر چیزی راه حلی داره ،شما باید زیر نظر متخصص بارداریت کنترل شه
اشتب می کنی
دور جاریا رو میشه خط کشید
اما هرگز دور مادر شوهر و خاهر شوهر رو خط نکش ،اونا جزیی از زندگیمونن بخایم یا نخایم ،
سعی کن آروم آروم بهشون نزدیک شی ،میدون رو واسه جاریا خالی نکن اشتباهی که من سالها کردم و تازه فهمیدم بچه های اینجا روشنم کردن
بدیش اینه بلد نیستم جواب بدم دل بسوزونم.و یک چیز دیگه‌اینکه اونا همشون‌سفیدن من سبز و گندمی ام خیلی اینم تو سره من میزنن و قدمم ازونا کوتاهتره
دل هیچ کسیو نسوزون
فک نکن اونا هنر می کنن چوب خدا بی صداست
جاری منم قد کوتاه و مو قرمزه اما یه زبون چرب و نرمی داره همه رو مجذوب خودش میکنه
همه چیز قیافه نیست که ،روابط اجتماعی خوب داشتن ،زبل بودن ،سر زبون داشتن خودش هنره
بعد هم شوهرت تو رو پسندیده بیخیال این جاریای دیوونه باش
من خودمم یه بدی دارم.به شدت منزوی ام.و خجالت میکشم روابط برقرار کنم.براهمین خیلی جاریام‌سواستفاده کردن و خانواده شوهرمم واقعا بمن ظلم کردن.مثلا جلو همه جواب سلام منو نمیدادن خیطم میکردن یا میگفتن فلانی یعنی من.چقدر ریزه میزس من قدم ۱۶۰ته.یا میگفتن فلانی یعنی جاریم چقدر سفید و نازه
مثلا یبار به جاریم گفتم دوستدارم موهامو شرابی کنم‌گف اره بتو نیاد چون سبزه ای.یا یبار گفتم چقدر این گردنبند بلندا قشنگن گف به گردن‌بلندا میاد تو برندار.یام‌اینکه میگه وزنت چقدره میگم ۷۰میگه وای چقدر کمه وزنت من ۸۰تادم.بعد اون‌جاری دیگم میگه اخه تو قدت بلنده اون‌کوتاهه
مادرشوهر من خالمه بین منو دو تا جاریام کای فرق گداشت
منم کینه ای شدم و سرد سرد شدم طوریکه اونا می گفتن این خودشو میگیره چون باباش پولداره
اما اخیرا رویه رو عوض کردم احساس کردم میدون واسه جاریام خالی کردم حالا آی دیدن داره قیافشون بخصوص جاری وسطیم که خودشیرین و دو بهم زنه با بد گوییاش بین منو خالمو شکر آب کرد اساسی ،منم ساده حرفای دروغشو باور کرده بودم
جاری رو اصلا حساب نمیکنم که بخوام جواب بدم بهش😊
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
