عزیزم چرا انقدر به خودت سخت میگیری عمه شوهرت نمیاد خونت برای خودت بهتره نمیخواد پذیراییش کنی از خداتم باشه مهمون سرت خراب نمیشه
من جای شما بودم میرفتم خونه پدر شوهرم پامم مینداختم رو پام مثل مهمون خوش میگذروندم
شکوفه های زندگی من، عزیزای دلم، ثروت و امیدای دل مامان نیایش، دختر قشنگ و معصوم من، یاسمین زیبا و پسر خوش اخلاق و نازم، محمد یاسین دلبرم مادر فداتون، تا ابد بمونین برام😘🥰😍
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم ماهم تو یه ساختمون هستیم وقتی اینجوریه اصلا نمیشه نرفت،هروقت کسی بیاد بخاطر حفظ آبرو مادرشوهرم ...
عزیزم بستگی داره کی بیاد مثلا داییش چند وقت پیش از راه دور اومد رفتیم مادربزرگش اومد رفتیم خلاصه از راه دور کسی بیاد ما اول میریم ولی اونایی که هرروز اینجان و هرروز خونشون میرن دلیلی نداره
واقعا میشه مزایاشو بگی البته حتما دردسرایی هم داره؟؟؟؟
عزیزم اینکه پولتو بجای اینکه بدی صاحب خونه میذاری توجیبت،ما که پول قبض آب وگازو....هم نمیدیم همه روپدرشوهرم میده،دوماه خونه نیایم خیالمون راحته اوناهستن،بعدشم اگه اونا کمک بخوان ماهستیم یا بالعکس،بنظرم بهتره ازاپارتمان هایی که هزارتا غریبه دور ور ادمن
اره عزیزم قبول دارم ک پیش عمش خمالت کشیده ک گفته میاییم ولی نرفته...ولی خب میگی چیکار کنم من چند بار ...
ایندفعه که اومدن یا پرسید چرا اون روز نیومدین بالا بگو راستش خیلی دلخور شدم نیومدین خونه ما چون چندباری بهتون گفتم انتظار داشتم بیایین خودتون مرسانارو ببینین
استارتر جان همه از مهمون فرارین شما با شوهرت دعوا میکنی که چرا عمت نمیاد خونمون؟؟ خو به درک که نمیاد ...
بنظرت بی احترامی به ما نیست ک مایی که تازه خونه دارشدیم و دعوتشونم کردیم ولی یبارم خونمون نیومدن بعدش من بیشتر بخاطر اینکه میگن ما هروقت اومدیم بالا باید بچه رو بیارین ناراحتم وگرنه خیلی پیش اومده که رفته باشن بالا ماهم رفتیم
اره عزیزم اگه روزی ی ساعت باشه مشکلی نیست اینا میگم هرشب چند ساعتی بایددد بیایین ولی منکه امروز ظهر ...
تا ميتوني زمان خاصيو تعيين كن
مثلا ببين من بچمو از ١٢ تا ١ الي ٢ ديگه اخرش ميذارمش اونجا يه چند دقيقه ايم خودم ميشينم و بلند ميشم ميرم كارامو انجام ميدم بعد شوهرم اومدني ميره مياره بچه رو
جاریم دو سال پیش یه هفته اومدن خونم موندن اونا و مادرشوهرم شهرستانن. بعد ما هر سری میریم شهرستان فقط خونه مادرشوهر میریم تو دلم میگم خب جاری رو هم اینجا میبینم اون دو بار دعوتمون کرد شام رفتیم ولی بدون دعوت روم نمیشه برم الان جدیدا میریم خونه مادرشوهر بهونه میارن نمیان یعنی اونا هم مثل شما ناراحتن از ما که ارزش نمیگذاریم؟خب من تو دلم میگم شاید بدون دعوت دوس نداشته باشن برم خونشون
عزیزم اینکه پولتو بجای اینکه بدی صاحب خونه میذاری توجیبت،ما که پول قبض آب وگازو....هم نمیدیم همه روپ ...
دقیقا اصلا شرایط اول بود ک دورتراز اونا خونه بگیریم ولی من هم بخاطر موردایی ک شما گفتین هم بخاطر اینکه گناه دارن تنها ی پسر دارن نزاشتم جای دوری بریم الانم میریم و میاییم ولی واقعا قبول کن رفت و امد بیش از حد اشتباهه ی روز نری میشی ادم بده ولی باور کن هرروزززز نمیشه بخدا ماهم خونه زندگی داریم حدقا تو هفته یکی دوروز نریم چی میشه