منم گفتم هرجور راحتی لباسمو دراوردم اومدم نشستم بعد دخترمو خابوندم اونم بعد چند دیقه اومد تو تخت خواب بغلم کرد گفت معذرت خواهی کن ببینم گفتم کار بدی نکردم تاحالا دیدی بگم دوس ندارم خونه بابات برم میبینی ک هرروز میرم و چیزی نمیگم ولی وقتی عمت اینا برات ارزش نمیزارن و توقع دارن وقتی میرن بالا ماهم باید بریم از این ناراحت میشم
وای دقیقا مخصوصا با بچه اووفففف بچه اختلال شخصیت پیدا میکنه اینک همیشه پیش اونا باشه اصصصلا خوب نیس ...
وای دقیقااا سر این موضوع خیلی ناراحتی دارم چون بچم وقتی اونارو میبینه اصلا حرفامو گوش نمیده جدیدا منو میزنه درسته هنوز بچس ولی خیلی تاثیر میزاره خیلی ناراحتم
اره عزیزم قبول دارم ک پیش عمش خمالت کشیده ک گفته میاییم ولی نرفته...ولی خب میگی چیکار کنم من چند بار ...
عزیزم ماهم تو یه ساختمون هستیم وقتی اینجوریه اصلا نمیشه نرفت،هروقت کسی بیاد بخاطر حفظ آبرو مادرشوهرم اینا وشوهرم همیشه ما میریم اونجا چون واقعا ناراحت میشن آدم نره
نمیدونم والا... شاید به قول شما درکش نمیکنم... ولی واقعا از نظر من لزومی نداره هر روز رفتن... مید ...
دقيقا👌
بخاطر همين اگه ي روز غيبت كني هي زنگ و پس زنگ و تيكه و گوشه كنايه ميشنوي و اين ارامش ادمو بهم ميزنه.يعني واقعنم عادته و نميشه كاريش كرد چون ميخاي با شوهرت زندگي كني،واقعا خوبه دوريو دوستي،،يجا بودن عين كنترل نامحسوسه اصلا خوب نيس😦
ولي در كل ادم روزي ي ساعت ميره اينا بچه رو ميبينن ديگه دهنشون بسته هس و سرتم راهت
استارتر جان همه از مهمون فرارین شما با شوهرت دعوا میکنی که چرا عمت نمیاد خونمون؟؟ خو به درک که نمیاد بعدم شما میخواسی بری خونه پدرشوهرت نه خونه عمه خانم، چیکار به اونا داشتی؟ عجبا
سری رو که درد نمیکنه دستمال نمیبندن بانو
تو رابطهای که قراره همش اشتباهات طرفو ببخشی... یه بار خودتو برای انتخاب اشتباهت ببخش و تمومش کن :)